آدرس میمون بی مغز

brainless.monkey@gmail.com

سه‌شنبه، دی ۵

پنج اعتراف معتدل یلدا

سخت ترین پستم بود این. پیدا کردن پنج چیز خواندنی درباره خودم (5). زیرا که از دوست داشتنی ها و خوردنی ها همانهایی را دوست دارم و می خورم که کرور کرور آدم شهر دوست دارند. نه پاته چگر غاز با شراب قرمز لذیذترینمه که به بهانه باکلاسی خرجش کنم، نه گیاهخوار-تخم مرغخوار- شیرخوار فخر فروشم که مجبور شوید پستانهای شیرده و دیفن باخیای والده بچه ها را زیر تخت پنهان کنید. قرمه سبزی و برنجی که معدل مردم می خورند غذای لذیذم ست که چندان گفتنی نیست(1).
از عادات کژمژ جفت گیری باب داستانهای وبلاگی، نه به تعدد معشوقین، نه به صغر و کبر سن حریف، نه به زمان و مکان و صورت نا معقول ارادت خاص دارم. با همسرِ هم سرم گاهی به طاق، گاهی به پشت، گاهی به شب گاهی به روز ... (2).
گوش و چشمم طویله ی چهل تکه ی هنرهای هفت گانه اس، از خالطور به بالا. هم به کمر شکیرا به وقت لرزش میل و محبت می ورزم، هم به ناز نفس پاواروتی به وقت چه چه. به تعادل (3).
تو خود بخوان حدیث مفصل ...
پس اگرصورتم را که بغایت صورتی است متوسط، هرگز ندیده ای، بار دیگر در استادیوم و بقالی و مترو و بانک که مردی با صورت متوسط دیدی، پایم را لگد نکن که از لگد شدن کفش ریباک سفیدم بسیار بیزارم(4)!