آدرس میمون بی مغز

brainless.monkey@gmail.com

دوشنبه، آذر ۲۵

غرق در روزمرگی کوچک ملال آور خودم

آقا لطفاً، من بیشتر می خواهم!
الیور تویست - چارلزدیکنز

حتی تا سن هفت سالگی هم نمی شه دل به داستان شنل قرمزی خوش کرد. بزرگ که می شیم می فهمیم اگه گرگ آدم رو بخوره، آدم می میره. یا تنها حالتی که ممکنه چهل گیسو با یه کچل خپله معاشرت کنه، انسیتوی کاشت مو و کلید کادو پیچ یه الگانس نوک مدادیه. حاجی فیروز بهار رو نمیآره، اون گداییه که برای دوقرون ناقابل کون به دایره زنگی می کوبونه. همینطور داستانهای شیرین وطنی یکی بعد از اون یکی تق شون در می آد و به خاطرات نوستالژیک بچگی یا کابوسهای شبهای بیماری تبدیل می شوند. مثل دست و پای بلور خاله سوسکه، مثل خدای تبارک و تعالی خمینی، مثل تصمیم مجهول کبری، مثل گفتگوی گنگ تمدنها، مثل زبون شیرین پارسی، یا اسب لنگ سفید مهربونی یا خلیج همیشه نا-عربی فارس یا انرژی لعنتی مسلم هسته ای. خاطرات هم یکی یکی مثل سینما آزادی و جمهوری می سوزند و دود می شند و ازشون کابوس بجا می مونه.
اونوقت چرا باید تو این هیری ویری نگران مدرک جعلی اون ولدزنا یا کاندیداتوری این پفیوز باشم؟ در این مواقع نمی دونم باید چی گفت ولی اولین چیزی که به ذهنم می رسه "به تخممه".
راحته برام که بگم کون لق بچه های آواره و مجروح فلسطینی، وقتی تمام پول آموزش و پرورش دوران بچگی ام رو فرستادن برای بابای بچه فلسطینی که موشک بخره برای کشتن بابا و بچه اسرائیلی. ککم هم نمی گزه که فلسطینی موشک بپرونه به بنی اسرائیل یا صیهون بمب بزنه به حماس که لای لنگ زنها و بچه های قایم شدند و ننه و حماس و لنگ و بچه رو همه با هم گوشت کوب کنه. می پرسی بچه های بیچاره چه گناهی کردند؟ نمی دونم چه گناهی، ولی اولین چیزی که به ذهنم می رسه اینه که گناه اون بچه ها از گناهان بچگی من کمتر نیست. مگه من چه گناهی کردم که زیر بمباران بزرگ شدم؟ مگه من چه گناهی کردم که به جای استاد و راهنما همیشه "حاج آقا" یا "سید" آقا بالا سر داشتم؟ مگه من چه گناهی کردم که وقتی دلم برای مادرم تنگ می شه باید از طریق کامپیوتر و وبکم با مادرم حرف بزنم.
به من چه که "چرک کثیف" توهم بزغاله بینی داره. اون مردمی که به "چرک کثیف" رای دادن خودشون باید چوپونی بزغاله های تخیلی اش رو بکنن .
اصلاً به درک که به دفتر وکالت یه وکیل حمله کردند که برای فرار از مالیات پشت جایزه نوبلش قایم شده بوده. مردمی که از برنده جایزه نوبل نمی پرسن که خانم با جایزه نوبلت چه گلی به سرمون زدی باید دست تو جیب کنن و صورت حساب مالیاتی خانوم رو از نون شب بچه شون بپردازند.

کلاً تا وقتی فعالیتها (از شرینی پزی عبادی-سیاسی شش قاره گرفته تا تظاهرات صلح آمیز فمنیستی) در چهارچوب احترام به عقاید و منافع "آقاها" و یا "اعلیحضرتها" و یا صد البته "جناح ها" نعلکوب شده، چه فرقی بین سکولاریته گنجی یا گیتار حسن وجود داره؟ چه فرقی بین جایزه صلح نوبل شیرین خانوم یا گاو نه من شیر ده مش حسن هست؟ چه فرقی بین یار قشنگ مو بلند مشکی پوش شهرام شب پره و حمله نمایندگان مجلس به مدرک جعلی کردان هست؟ تا وقتی این چیزا فروش می کنه آدمهایی هستن که بهش بپردازند. طرفداری یکی از این چیزها، فعالیت سیاسی نیست، نمی دونم اسمش چیه ولی اولین کلمه ای که به ذهنم می رسه خودآزاری مرضیست. و تا وقتی هنوز کتابهای خوندنی برای خوندن، جاهای جالب برای رفتن، فیلمهای دیدنی برای دیدن وجود دارند، خودآزاری شانس انتخاب نداره.
زمان بچگی می پرسیدن "وقتی بزرگ شدی می خوای چیکاره بشی؟". سئوال درست این بود که "وقتی بزرگ شدی از زندگی چی می خوای؟" دقیق یادم نمی آد چی فکر می کردم ولی اولین چیزایی که به ذهنم می رسه: شغل، همسر و فرزند، یه خونه امن کنار خانواده ست.
بله آقا! بیشتر می خواستم. ولی حالا به یه کنج "دور از فرمایشات آقاها" راضیم.

۱۹ نظر:

ناشناس گفت...

two thumbs up

ناشناس گفت...

می دونی چی شد؟ من اومدم باز کنم پیجت رو... گفتم این که دیگه آپ نمی کنه مردم بس که اون موش مسجدی رو دیدم .. بعد گفتم نه... رو هر چی تمر کز کنی می شه( خدا می دونه چقدر از این حرکات و تمرکز و می شه و اینا بدم می آد اما دیگه به چه چیزایی متوسل شدم از دست شما) بعد در حالیکه کلیک می کردم چشمام رو بستم و کمی تا قسمتی زور زدم( تمرکز و اینا به اینصورت که آپه آپه) بعد... آپ بود :دی

ناشناس گفت...

خب... آخرش شدی مث اون یارو کاپتانه تو نجات سرباز رایان.. اونجا که می گه من معلم ام و می خوام برم خونه و اینا ( خب منم معلم ام، هر چی هم فک کردم دیدم که فقط هم معلم می تونم باشم. تو هم معلم بودی یه جورایی نه؟)
یه بار راجع به زبان شیرین پارسی حرف زدیم. گفتی آره آره درسته درسته. بعد الان می نویسی اش بین تخیلات غیر واقعی بچگی؟ خب ببین ما هم سال اول دانشگاه با این رشتمون خیلی احساس می کردیم که فارسی خداس و بقیه برن بمیرن که هیچی ادبیات ندارن و ... بعد اما فهمیدیم بقیه ادبیات دارن حتی از مال ما بهترشم دارن. بقیه زبان دارن که بخوای جوانب مختلف رو حساب کنی خیلی هم از زبان ما با پدر و مادر تره. اما الان ... نمی دونم. به هر حال نمی ارزه که بگیم عوضش ما اینو داریم حالا اشکال نداره که دهنمون صافه، که باید با وب کم با مامانمون حرف بزنیم... که مث من عمرمون رو دور بریزیم و کارهایی کنیم که دوس نداریم واسه یه آینده ای تو یه جایی که می تونست از اول حقمون باشه. می دونم شاید انقدر هم ارزش نداشته باشه اما بازم این انصاف نبود که نوشتیش اونجا. جدی می گم.

ناشناس گفت...

خب... آخرش شدی مث اون یارو کاپتانه تو نجات سرباز رایان.. اونجا که می گه من معلم ام و می خوام برم خونه و اینا ( خب منم معلم ام، هر چی هم فک کردم دیدم که فقط هم معلم می تونم باشم. تو هم معلم بودی یه جورایی نه؟)
یه بار راجع به زبان شیرین پارسی حرف زدیم. گفتی آره آره درسته درسته. بعد الان می نویسی اش بین تخیلات غیر واقعی بچگی؟ خب ببین ما هم سال اول دانشگاه با این رشتمون خیلی احساس می کردیم که فارسی خداس و بقیه برن بمیرن که هیچی ادبیات ندارن و ... بعد اما فهمیدیم بقیه ادبیات دارن حتی از مال ما بهترشم دارن. بقیه زبان دارن که بخوای جوانب مختلف رو حساب کنی خیلی هم از زبان ما با پدر و مادر تره. اما الان ... نمی دونم. به هر حال نمی ارزه که بگیم عوضش ما اینو داریم حالا اشکال نداره که دهنمون صافه، که باید با وب کم با مامانمون حرف بزنیم... که مث من عمرمون رو دور بریزیم و کارهایی کنیم که دوس نداریم واسه یه آینده ای تو یه جایی که می تونست از اول حقمون باشه. می دونم شاید انقدر هم ارزش نداشته باشه اما بازم این انصاف نبود که نوشتیش اونجا. جدی می گم.

ناشناس گفت...

فرنی عزیز،
آره زبان فارسی رو خیلی دوست دارم ولی هر بار دنبال یه کلمه رو توی لغت نامه فارسی می گردم فقط یک ساعت به زمین و زمان فحش می دم. چرا ما نباید یه لغت نامه یا دایره المعارف درست و حسابی داشته باشیم. چرا از زمان دهخدا تا حالا اون لغت نامه دست بهش نخورده؟ چرا از زمان حافظ و سعدی فقط زبان فارسی ازش کم شده؟ چرا پر فروش ترین رمان فارسی ده هزار نسخه از ش فروش می ره؟ چرا با هزار سال پیشینه ادبی هنوز دو تا فارسی زبون پیدا نمی شن که الف همزه رو عین هم بنویسن. چرا توی تلویزیون جمهوری اسلامی فارسی رو با ادبیات تحریرالوسیله آقا حرف می زنن و هیچکی صداش در نمی آد؟ چرا بزرگترین رهبر سیاسی-دینی ایران فارسی بلد نبود حرف بزنه هیچکی هم ککش نگزید؟ چرا توی تلویزیونهای لس آنجلسی فارسی رو با اکسنت داغون فاحشه های پایین شهر لس آنجلس حرف می زنن و همه هم اینکار رو عین باکلاسی می دونن؟
باز هم بگم؟
واسه اینه که می گم تق زبون فارسی هم در اومده.

Kumi-Ori گفت...

ashkam darumad T_T....in nazarieye teghe zabune farsio ham khub shod bazesh kardi chon vase manam soal shode bud! kheili tasirgozar minevisi hamishe benevis.....

ناشناس گفت...

دی دی دی دیم...
ببین کی آپ کرده,خیلی وقت بود می اومدم اینجا و بدون پیغام سر خرو کج می کردم و میرفتم,گفتم اینبار بعد از سالی و ماهی آپ کردن حیفه...
به راستی من و تو بی گناهیم...او نیز تقصیری ندارد...کار کار چهارم شخص مجهولیست به جان خودم(این نتیجه سالها تحقیق و تفحصم در زمینه مقصرشناسی بود)
و چه دست نیافتنیست حتی آن کنج برای کسی که فکر میکرد برای هر کسی نشود برای خودش پخی خواهد شد و الان به قول آخرین پست روزبه روزبهانی در بلاگ مرحومش روزها را یکی یکی در قبر دیروز چال می کند و تحمل این همه خستگی را به مدد دود و الکل می کند(از نوع اتانول هفتاد درجه).


سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی...

ناشناس گفت...

آقا (آقایید دیگه؟) به طرز وحشتناکی، به طرز دردناکی درست نوشتید... کاش اشتباه کرده بودید!

ناشناس گفت...

یه کم تریاک هم روش بکشی میشه معرکه!!!

ناشناس گفت...

به بی تفاوتی محضی دچار شدی که اهمیت هیچ چیز و هیچ کس رو درک نمی کنی
دوران کودکی ما با همه ی سختی هاش گذشت. اما من هیچ وقت دلم نمی خواد کس دیگری اون لحظه های دق آور رو تحمل کنه. حتی اگر باباش قاتل بابای من باشه...

Talented Moron گفت...

Genius as always.

ناشناس گفت...

چند وقتيه كه نوشته‌هات دراماتيك شدن.(البته با احتساب دير آپ كردنت خيلي بيشتر از چند وقت) حالت چطوره؟

ناشناس گفت...

از بس امدم و اپ نکرده بودی با خودم عهد کردم دیگه برات کامنت نگزارم این هم کامنت نیست

ناشناس گفت...

اینجا نمیخواد آپ شه!

ناشناس گفت...

یه بار یه سری آف گذاشتم برات. الان یادم نیست چی ها. سر همین زبان فارسی. فقط اینکه من بی اعتقاد بی غیرت بی تعصب بی وطن بی همه چی با اینکه می دونم راست می گی اما وقتی به همین قضیه فارسی فکر می کنم بیخودی رگ گردنی می شم. شاکی می شم که خب تو راست می گی اما پس این همه دانشجو و فارغ التحصیل رشته زبان فارسی و ادبیات فارسی و .. پس چه گهی می خورن؟ می رن دکترا می گیرن بعد کتاب فارسی دبستان و دبیرستان تالیف می کنن؟ یا سوال کنکور؟ یا اصلا کتاب تست کنکور؟
خب می گی فارسی از زمان مولوی و حافظ و اینا دیگه پیشرفت نکرده. راست می گی. اما مثلا همین انگلیسی اون موقع در چه حدی بوده که الان این شده. تا همین پونصد سال پیش هم آدم حسابی های گریت بریتین وقتی می خواستن یه چیز درست درمون بنویسن انگلیسی به نظرشون خیلی زبان چیپی بوده و به لاتین می نوشتن. بعد اما کم کم خودشون هم فهمیدن که ارزش یه زبان به متونی هست که به اون زبان نوشته می شه. بعد کم کم انگلیسی شد این زبونی که الان هست. اما فارسی ای که فردوسی خدا بیامرز یه زمان بسی رنج برده براش ، انقدر که فارسی زبانها آدم های گشادی بودن از اون زمان به بعد که مثلا نای آپ دیت کردن یه لغت نامه ندارن( تولید ادبیات پیش کش) اینجوری شده. به عنوان زبان علمی هم همینطور. فارسی اصلا زبان خوبی برای بیان مطالب علمی نیست. عوضش انگلیسی خداست. حالا چرا؟
اوکی اصلا همه اش گردن همین اساتید زبان فارسی و فرهنگستان دلقک. اصلا منم چرت می گم. بیخود احساساتی ام. بیخود رگ گردنی می شم وقتی که حتی موقع فاک هم دیگه ملت احساساتشون رو با اوه بیبه اوه سو سکسی و اینا بیان می کنن! فکر کنم واقعا دیگه ریغ این تک دلخوشی ما هم در اومده.
ببخشید که بچه ات جدیدا انقدر جفتک می اندازه!

ناشناس گفت...

salam
mesle hamishe mmaareke ee.
indafe inja umadan o khundane yeki dige az matlab hato madyune ye adame bikaram ke comment gozashte bud:(( duste aziz agar haml bar fozuly nabashad beine linke avval o dovvom e dustanetun fasele ee ijad konid ))
negah kardam didam linke to baad az linke emam ali ee . mardom che fosfory misuzunan baraye masaele puch .
masalan esme emam ali az esme to fasele begire . na ke meimun najesse!!!!

ناشناس گفت...

خوبه که دیر میام ، خوبه که همیشه تازه نوشت پیدا می شه! نه شیرین عسل عبادی جان و نه کون لق بچه های فلسطین و نه گشاد بازی های چرک کثف هچ کدوم باعث سوزش اونجا مون نشده . گمونم باید دعای قبل از خواب پاک سازی مغزی همه در صحنه ها باشه. شاید یه کم از صحنه بیان پاین .

Jessie گفت...

بي نظيري

مکتوب گفت...

سلام . چطوری پسر؟
چرا اینقدر کم مینویسی؟
بابا ما نوشته هات رو دوست داریم . لذت میبریم از اینهمه باریک بینی و تواناییت .
خدایی جواب میمونی ندی ها!اینا که گفتم تعارف نیست . واقعآ کارت درسته .