آدرس میمون بی مغز

brainless.monkey@gmail.com

جمعه، خرداد ۱۵

مانیفست پیف پاف یا خلاصی از رئیس جمهور موذی

برای من بی مغز که بدون ماشین حساب کاسیوم دو رو با دو نمی تونم جمع بزنم، مجلس شلوار درّون محمود-میرحسین به مراتب مفرح تر از مسابقه جبر و هندسه میرحسین-محسن بود. محسن خان مشق های دوره دکتراش رو آورده بود که میرحسین خط بزنه. اما میرحسین از اینکه از خانومشون صحبت به میون نیومد چنان مسرور بود که یادش رفت به سئوالای محسن جواب بده.
توی یار کشی اخیر، میرحسین اول خمینی رو کشید، محمود بند شلوارش رو کشید و پوپ کرد به هاشمی و دوستان، مهدی یه بوس کوچولو به کون محسن زد، محسن هم اصل چهل و چهار رو کشید، میرحسین زهرا خانوم با دو تا مدرک رو کشید، مهدی هاله نور کشید، محمود با ماکروسافت اکسل نمودار کشید. لنگ ملت هم دو طرف عین دروازه گل کوچیک هوا. با این همه توی این مسابقه حماقت، محمود عین صفر کلوین چنان سطح رو پایین آورده که هر قورباغه ای آماردان حساب می شه. خصوصاً جدیداً که ایشون دکمه نمودار سه بعدی توی اکسل رو هم کشف کردند. قدرت اکسل رو برم که بعد از چهار سال پوپ متوالی هنوز نمودارهای نتایجش اینقدر رنگی-سه بعدی هستن. البته ایشون دانشمندند، محقق اند، دکتراند، دانشگاهی اند. دنیا دیوانه شده والا به محمود وردست آهنگری باباش توی آرادان گرمسار، یابو هم نمی دادن که نعل کنه.
گذشته از محمود که تپه نریده در هیچ زمینه ای نگذاشته، همه مفتخر به رشادتهای نداشته شون هستند. محسن خان معتقدند که همونطور که جنگ رو مدیریت کردند و پیروز شدند، مملکت را هم اداره خواهند کرد. وجداناً من کاملاً فراموش کرده بودم که ما کل عراق رو تصرف کردیم و خسارات جنگ رو از صدام گرفتیم و بعدش هم جام زهر نخوردیم. مملکت ما حساب نداره والا توی یه کوچه پر پنجره ای مثل اینجا، دست محسن یه تیرکمون مگسی مسلح هم نباید می دادن.
گفتم جنگ یاد میر حسین و شکوفایی اقتصادی زمان جنگ افتادم. یا میرحسین معنی شکوفایی رو نمی دونن یا هشت سال جنگ به اندازه کافی طولانی نبوده که بدبختی هامون یادشون بمونه. البته خداییش نگفت شکوفایی اقتصادی، دروغ چرا، تا قبر آآآآ، گفت شکوفایی چیز. البته در اون زمان چیز مسلما شکوفا بود. مثلا حالا می شنویم که زهرا خانوم در اون زمان در زمینه حقوق زنان، تحقیقات قرآنی داشتند. خوب البته اگه ایشون تو قرآن دنبال حقوق زن می گشتن حالا حالاها باید بگردن، چون بعید می دونم چیزی پیدا کنن. ایشون و حاج خانوم کروبی مگه کتکس گذاشتن های زمان جوونی شون رو فعالیت فمینیستی به حساب بیارن (که قرنهاست که ازش می گذره) والا ما که مردم باشیم غیر از سیاست "یا روسری یا توسری" از زهره و فاطی چیزی نشنیدیم. این ایالت هردمبیله، والا پستون گاو ماده شیرده هم نباید به دستتون می دادن چه برسه به حقوق زنان. (راستی اینها-کلاً اینها- چرا اسم خودشون با اسم شناسنامه شون مختلفه؟ از اون بدتر اسم فامیلشون با فامیل باباشون یکی نیست؟ زهره کاظمی چه ربطی به زهرا رهنورد داره؟ سبورچیان چه ربطی به احمدی نژاد داره؟ مصطفوی چه ربطی به خمینی داره؟).
زبونم لال فکر نکنین من فقط نکات منفی همه رو می گم. نکات قضیه فراوونه. مثلاً تلاش همه جانبه علیه محمود فینگلیه. نه فقط نامزدها، بلکم بقیه هفتاد و چند ملیون ملت هم همچنین. آخه نه اینکه ما ملت نجیبی هستیم. همونطور محسن جان گفتن بلانسبت آریایی یعنی نجیب عین اسب. رومون نمی شه هفتاد ملیون نفر باهم به یکی بگیم نمی خوایمت. باید عین بالا بلندی و وسطی یارکشی کنیم.
یک نکته مثبت که بالاخص مجمع الخلایق نامزدون دارند اهمیت به قشر جوانه. مخترع اهمیت دادن به جوانان (البته هر چهار سال به چهار سال) شیخ عبا شکلاتی هستن. ایشون امسال اختراع جدیدشون رو پرده برداری کردند: میر حسین، پیفپاف محمود کش! این دفعه هم عین دفعه قبل ژل مالیدیم به سرمون، روسری رنگی روی موهای افشون بور-شکلاتی مون انداختیم، کون گنده توی روپوش تنگ تپوندیم و فیسان فیشان رفتیم برای موسوی سوت زدیم و کف زدیم و هارهار کنان توی خیابون قرریختیم و شعار دادیم. بین فعالیتهای باباکرمی انتخاباتیمون جرأت گوز دادن هم نداشتیم. چون اگه به قدر یه باد سوا شدن ازمون سکوت می کردیم داد می زدن سرمون که غفلت کردید وعنقریبه که محمود انتخاب بشه. اون دفعه که عبا شکلاتی با یه من خضوع وخشوع و خایه رو انتخاب کردیم، هشت سال کتک خوردیم و آخرش هم با عرعر گریه اش حکومت رو دو دستی داد به محمود سپورنژاد. میرغضب که هنوز انتخاب نشده فیگورهای اخم و تشر خمینی رو تمرین می کنه. نه هیچ حزبی رو قبول داره، نه هیچ مشاوری (البته درستش رو بخواهید ایشون اصولطلب اصلاحگرا ست، یه چیزی تو مایه های دگرجنسگرای همجنسخواه). برنامه هاش هم که معلوم نیست چیه ولی همه به تصدیق خودش و زنش و سابقه اش و امامش و صد البته بابای سیاسی اش عبا شکلاتی، همه خوب هستن. حتی تنها هنری که همه هشت بلیون خلق خدا در زمین دارن (که همانا همان ریدن به احمدی نژاد باشه) هم نداره. نشون به اون نشونی که بالاتر از چیز بهش تو مناظره اش نگفت. آخه کسگپ های افشاگرانه محمود که برد سیاسی اش در حد نق های راننده تاکسی هاست (هاشمی دزده، ناطق نوری دزده، زن موسوی خرابه، همه دستشون تو یه کاسه اس) که نباید آدم رو تته پته بندازه. با همه این اوصاف قوطی سبزش رو گرفته و کلی از ماها رو رنگ کرده. تا باز کی باشه که احتیاج آقا به ما تموم بشه و عین دستمال توالت از طبقه سوم خوابگاه دانشجویی پرتمون کنه پایین. شهر ما بی صاحابه، والا به میرحسین توی خامنه فرقون آجر نمی دادن که بدون نظارت عالیه برونه.
هرچی میرحسین طفلک از انتخاب شدن بیزاره و فقط و فقط وفقط به اصرار مردم و دلسوزی اومده جلو، شیخ مهدی دیگه التماس نمونده که نکنه. هر چی ازش بخوای می ده. پول می ده، کار می ده، حجاب و ستاره هاتون رو بر می داره. بوس و کون هم کسی نخواسته وگرنه حاضره بده. ما و حاج آقا همگی با هم فراموش کردیم که ما داریم درباره انتخاب رییس جمهور بحث می کنیم. همونقدر که مانیفست حقوق بشر شیخ معمم کمدیه، رئیس جمهوری که عین بتمن از قانون اساسی گرفته تا قوای مجریه و مقننه و قضاییه رو با هم یهویی تغییر می ده، خنده داره. قطار مشاورهای پرمدعا هم چیزی رو عوض نمیکنه. حتی اگه بقیه مشاورهاش هم عین غلامحسین قدر یه بالون باد تو غبغبشون بندازن و هر سه ثانیه یه بار اشک تو چشماشون جمع کنن و فیگور شهید زنده رو توی استودیو و تاکسی و صندوق عقب پراید تمرین کنن هم فایده ای نداره. نه این که من دلبستگی به قانون اساسی و نظام دارم ولی رئیس جمهور که نمی تونه قانون اساسی عوض کنه. اگه بکنه دیگه رئیس جمهور نیست، برانداز نظامه. نه که با براندازها مشکل داشته باشم ولی آخه اگه کسی می خواد یه همچین کاری کنه باید به غیر از یه دست دندون مصنوعی و عبای حریر چیزای دیگه هم داشته باشه. حداقلش اگه می خواد به احمدی نژاد فینگلی بگه هاله نور دور سرت کجه، نباید داستان فشار دادن صدام توسط اوباما رو سه بار از اول تا آخر با سه تا مفعول و چهار فاعل غلط، آغشته به هشت تا خاطره مبهم بدون انتها از امام تعریف کنه تازه نرسیده به آخر از عصبانیت متوسل به عصمت نن جونش بشه و آخرش هم وقت کم بیاره و عذر بخواد. مهدی جان، دهات ما حساب کتاب نداره والا تو باید می رفتی الیگودرز برای نون شبت خطبه نکاح می خوندی.
یادمون باشه که شیخ های معمم و آخوند های بی عمامه، ظاهر صلاح ها و باطن خرابها همه باهم جمع شدند و باز شدند و اصلاح شدند و تایید شدند و رد دشدند و حزب درست کردند و جناح منحل کردند و به سر هم زدند و این چهار پخ حاصل کار شد. چاره ای نیست اما این ده، یه کدخدایی می خواد یه کم بزرگتر از اینها. اگر از شر یکی به دیگری پناه می بریم، درست نیست که رنگ این رذلها رو به خود بگیرم. درست نیست که دروغهاشون رو بشنویم و براشون هلهله و شادی کنیم. گناهه که گناه رذل رو با رضایت و شعف فراموش کنیم.


۴۱ نظر:

Notimpo گفت...

میرغضب که هنوز انتخاب نشده فیگورهای اخم و تشر خمینی رو تمرین می کنه. نه هیچ حزبی رو قبول داره، نه هیچ مشاوری (البته درستش رو بخواهید ایشون اصولطلب اصلاحگرا ست، یه چیزی تو مایه های دگرجنسگرای همجنسخواه). برنامه هاش هم که معلوم نیست چیه ولی همه به تصدیق خودش و زنش و سابقه اش و امامش و صد البته بابای سیاسی اش عبا شکلاتی، همه خوب هستن. حتی تنها هنری که همه هشت بلیون خلق خدا در زمین دارن (که همانا همان ریدن به احمدی نژاد باشه) هم نداره. نشون به اون نشونی که بالاتر از چیز بهش تو مناظره اش نگفت. با همه این اوصاف قوطی سبزش رو گرفته و کلی از ماها رو رنگ کرده. تا باز کی باشه که احتیاج آقا به ما تموم بشه و عین دستمال توالت از طبقه سوم خوابگاه دانشجویی پرتمون کنه پایین.

این جا رو خیلی چیز اومدی واقعاً چیز بود چیـــز!
چیز:قشنگ , عالی
(ک.ر چیز از میرحسین)

Mojgan گفت...

جدی باید کامنت هات رو هم تاییدبکنی آخه بی مغز تو که به همه فحش دادی و همه رو خر فرض کردی حتا تحمل انتقاد هم نداری بدبخت اصولن سر عقل آوردن یه احمق خیلی کار سختی هست و من اصلن دلم نمی خواد انرژی بزارم فقط زر زیادی نزن لطفن چقد هم بازدید کننده داری

sabokvazn گفت...

میمون جون شاهکار بود... من از دیشب تا حالا ده دفعه خوندمش...البته امروز صبح یکمی تغییرش دادی ولی عالیه عالی...

میمون بی مغز گفت...

دوست خوبم notimpo ما مخلص چیز (کامنت) شماییم.

میمون بی مغز گفت...

دوستم سبک وزن. مرسی که هنوز می آیی اینجا. شما چشاتون شاهکار می بینن.

میمون بی مغز گفت...

مژگان: گویا شما هم مثل آقایان اعتقاد دارید باید مثل شما فکر کرد، و گرنه اصلاً نباید فکر کرد. شما چرا فکر می کنید بقیه ناعاقلانه فکر می کنند و شما لایق هستید آنها را سرعقل بیاورید. در هرحا شما به اندازه سه خط و نیم فحاشی کردید، انتقادی در متن شما ندیدم.

روزنامه دیواری گفت...

این چیز ترین چیز انتخاباتی بود که تا حالا در چیز دیده ایم!

ناشناس گفت...

باحال بود و تا حدود زیادی حقیقت. چند تا نکته: کروبی نگفت قانون اساسی رو عوض میکنم، بهتره حرفاشون رو فقط با خوندن تیترهای بالاترین نسنجیم. موسوی تو مناظره بعدی حال محمود رو گرفت و هر کس دیگه ای هم بود، جلو اونهمه تهمت کم می آورد. در کل گیر دادن به نحوه حرف زدن و کم آوردن تو مناظره برای انتخاب مجری و سخنگو خوبه، کاش به جای اینها به همون برنامه های نداشته شون، سابقه شون و دروغ هاشون گیر میدادی.

Franny گفت...

1. کشف حقیقت کم چیزی نیست. تازه توافق در این زمینه هم کم پیش می آد. این مردمی که می گی الان رنگ به خودشون گرفتن، اکثرشون کسایی اند که سر این حقیقت شریف توافق دارن که با هر معیاری، دینی، اخلاقی، بهداشتی ... بخوای حساب کنی، احمدی نژاد موجود کثیفیه!این جشن گرفتن هم داره! یه مورد دیگه به من نشون بده که یه چنین جمعیتی در مورد چیزی به یقین کامل رسیده باشن! من در مورد وجود خودم اینجوری مطمئن نیستم!
2. این حرکت همه از یه کرباسن و همه دردن و همه فلانن و اینا رو همه جا داریم می شنویم!
3. ببین دور پیش من خودم به هیچ جام نبود که کی می شه تا زمانی که این شد! قبلش هم، این به هیجا نبودنا یه سری اش مربوز بود به این خرداد کوفتی و امتحانا( که البته این فاکتور الان هم هست)یکی دیگه اش هم اینکه خاتمی بود و با هر چی که بگین مگه چی کار کرد، اینجوری کارد به استخون نرسیده بود که بدونیم چه جوریه. ذفعه پیش حتی رای هم ندادم اما دیشب برای اولین بار دستبند دو تا کاندیدا بستم( تنها اعتقادی که داشتم وقیح بودن احمدی بود نه اینکه اینا چه هستن و چی کاره و ... ) و رفتم ساعت 1 شب تو خیابون تا بخندم، که عقده ام خالی شه از این همه حرص خوردن تو یکی دو ماه اخیر. واسه این رنگا شما نشین بیرون گود و بگو که کار چیپیه. دیروز یکی می گفت. می گم خب همه دنیا همینه تبلیغات، شما چه راه دیگه ای پیشنهاد می دی؟ می گه هیچی اما اینم خوب نیست!!!!
به هر حال خیالت راحت به جز دیشب بچه ات رنگی نشده که آبروت جلو در و همساده بره اما اینجوری که می گی یه جوریه! الان اصلا مث دور قبلی که ایران بودی نیست که بگی چرا اینا اینجوری شدن یهو!
4. امروز زنجیره انسانی بود. خب من نرفتم اما به نظرم حرکت مثبتی بود با در نظر گرفتن این همه حرفی که در مورد تخلف در انتخابات به گوش می رسه. حتی همین رنگها... جدا از اینکه همه دنیا همین کارها رو میکنن، اینم در نظر بگیر که اینجا چقدر از همه جای دنیا فشار بیشتره بعد گیر بده به رنگی شدن بچه ها!
همواره مخلص شماییم

Franny گفت...

این حرکت اینجا دهاته رو خیلییی قبول دارم، اما ما دهاتیا هم در حد بضاعتمون داریم خودمون رو جر می دیم که دور بعدی کمتر بکننمون، دیگه اینو مسخره نکن... گناه داریم به خدا، انصاف نیست که این ممود تف تفی از اینور بکنتمون( مایی رو که همون فعالیت های جر دادن و اینا رو انجام دادیم) هم کارهاش رو بزنن تو سر ما. داری اشکمو در می آری...

nazanin گفت...

بادرود به شما ....... اولین باره که کامنت میذارم از وبلاگ شراگیم شمارو پیدا کردم .... نوشته ات طنز تلخ و گویایی بود. اما نگفتی چه باید کرد؟ بنظر من مضحکه انتخابات بهترین فرصت است برای اعتراض ..... این فرصت را از دست ندهیم.

میمون بی مغز گفت...

روزنامه دیواری عزیز:
ما مخلص چیز شما هم هستیم

میمون بی مغز گفت...

ناشناس عزیز:
متشکرم از اینکه متن منو خوندی و همینطوراز تعاریفت. درباره شیخ مهدی و عوض کردن قانون اساسی قضیه اش یه کم بلند تر از این حرفهاس. اول اینکه ایشون مدتی است دنبال این کار است. چه در قضیه تلویزیون خصوصی صبا که مخالف قانون اساسی بود و اون دنبالش بود تا قانون رو یه طوری دور بزنه. البته ایشون انگار خصومتش با قانون اساسی از این بیشتره، ایشون حتی توی شورای بازنگری قانون اساسی هم بوده. واما در انتخابات اخیر هم خیلی جاها خصوصاً اگه خارج از چهارجوب رسانه های جیم الف الف همیشه اینو گفته. مثلا:
http://www.voanews.com/persian/2009-06-02-voa4.cfm
یه جا هم توی سایت حزب اعتماد گفته بود منتها الان گیرش نیاوردم. ماجرا به جایی رسید که خودش توی مناظره فکر کنم موسوی بود که گفت قانون اساسی دو قسمت داره یه جاهایش که می شه تغییر دارد (یعنی اساسی تره) یه جاهایش که نمی شه تغییر داد.
صحبت سر امر فیزیکی چرخیدن زبان در دهان نیست. فن فحص و بحث که قسمت بزرگی اش در مناظره مشخص می شه، توانایی منطق، تحلیل، گستره اطلاعات و قدرت پژوهش و تفحص آدمها (و همینطور گروه پشتیبان) رو نشون می ده. برای همینه که حرف آخر تبلیغات مناظره است و نه سخنرانی.
بازم متشکر از نقدت

میمون بی مغز گفت...

فرنی عزیزم:
متشکرم از کامنت بلند و بالا و احساسی است. کم مونده بود تحت تاثیر کامنتت کل پست رو دیلیت کنم. ولی من اعتقاد دارم احساسات زیاد درباره چیزهای که ارزشش رو نداره روا نیست. اگر رای می دیم که از دست احمدی نژاد راحت بشم، نباید بگذاریم که یک کاندید باد توی غبغب بندازه و منت سرمون بذاره و بگه برای نجات ما اومده. باید با انزجار بهش بگیم که مرده شور ترکیبت هم ببرن، ولی ما انتخاب بهتری از تو نداریم.

میمون بی مغز گفت...

نازنین جان:
متشکرم که به وبلاگ من اومدی. منم یه درمانده ای هستم مثل بقیه و پیشناد بسیار هوشمندی ندارم که ارائه بدم. ولی اعتقاد دارم که اگر از روی ناچاری به یکی از کاندیدا رای می دیم باید این را به کاندیدا بگیم و بجای تمجید و هلهله کردن پشت سر آدمهای نالایق، مرتب تذکر بدیم که شما انتخاب مطلق ما نیستید ولی ما چاره ای نداریم. شاید اینطوری بهتر باشه و نامزد هنوز انتخاب نشده با تفرعن و چشم تحقیر به ملت نگاه نکنه و هنوز کاری نکرده، منت سر ما نگذاره. به همین منوال نباید رئیس جمهور بعد از انتخاب به حال خودش رها کرد هر غلطی می خواد بکنه.

ناشناس گفت...

ببین میمون جان من یکی گوشم از این حرفا پره...ما همونهایی هستیم که با کمک ننه باباهای شما همه رو اینجوری بخاک سیاه نشوندیم ....انقلابیون سال 57 وقبل از اون.....حالا بعد 30 سال...به این نتیجه رسیدیم بایداز این مسیر عبور کنیم این کشور با این بستر فرهنگی واقتصادی وسیاسی واجتماعی ..تنها باید همین جور ذره ذره بره جلو...ودرست شه...وهزینه ا هم همون پرت شدن از طبقه سوم...همین چیزاییه که گفتی...راه دیگه ای نیست...

Franny گفت...

اوهوم...موافقم. فقط اینکه همه این رنگ بازیا و اینا به نظر من داره نتیجه می ده. الانم صبر کن خر ملت از پل بگذره، سعی می کنیم نذاریم کسی بیاد واسمون باد توی غبغب بندازه. اوهوم، جو هم احساسیه راست می گی (ایکون مسنجر که همه اش داره سرخ و سفید می شه)

Franny گفت...

کلا کسی ایمانی نداره به کاندیدایی. من خودم اول کروبی بودم. الان که می بینم داره می بازه زیاد ناراحت نیستم. البته به شرط آمدن کسی جر احمدی. طرفدارای 3 تا کاندیدای دیگه معمولا به هم خوبند. اون شب یه ماشین بود که رضایی بودن و همه بهشون ایول و این چیزا می گفتن. اگر کسی به کاندیدای خاصی ایمان راسخ داشته باشه همه ی کانداهای دیگه رقیب محسوب می شن. اما اینطوری نیست. منظورم اینه که کسی اینجا انتظار معجزه نداره( که گول خورده باشه) اما احمدی رو دیگه شناختن و اون رو نمی خوان. همین!
به نظرم این شلوغ بازی ها هم باعث می شه که با توجه به 1/3 صندوق سیال، پس فردا نیان بگن احمدی با 70% آرا برنده شد!
By the way, you are the best :*

Franny گفت...

http://spotlight.blogfa.com/post-34.aspx
وبلاگ این دختر خوشگله
الان دارم فکر می کنم که من خودم از چی این موج جو گیر دارم دفاع می کنم در مقابل تو... بعضی هاشون دیگه خیلی...

میمون بی مغز گفت...

ناشناس هزینه پرداز: من هم گوشم از این جور حرفها پره. این راه که ملت هر چهار سال پشت سر یه روضه خون سینه بزنن راهش نیست. من که یادم نمی آد که ننه بابامم به همراه تو کاری کرده باشند ولی از همون زمان که تو یادت می آد، این ملت بجای دخالت منطقی-عقلانی سیاسی (و حتی اجتماعی مثلا مسابقات فوتبال) دوست داشتند که توی خیابون بریزند و آنارکی ایجاد کنن. حالا با فریاد زدن، قر دادن، مو افشون کردن یا شکستن شیشه و ویترین و تابلوی خیابونا. تغییرات در جامعه به غیر از سر پر شور و کون قر دار احتیاج به چیزهای دیگه هم داره. شعور سیاسی با مطالعه، پیگری و پرس و جوی مسائل سیاسی و هزار تا فعالیت زحمت دار دیگه که خودت بهتر از من می دونی بدست می آد. شعور سیاسی با هوا داری اون هم صرف هوار زدن بوجود نمی آد. به همین منوال تغییرات بزرگ سیاسی فرهنگی هم با خیابون ریختن بوجود نمی آد. حتی اگه هم خیابون ریختن یه نظام فاسد رو براندازه، منتج به هرج و مرج می شه و تنها با فعالیت منطقی-عقلانی می شه به نظام بهتر از نظام گذشته رسید.

Noonoosh گفت...

حقيقتي است براي خودش اين گفته هاي شما اما بايد قبول كرد آدمها عوض مي شوند كما اينكه شده اند خيليها بعد از سي سال از انقلاب .......ضمن اينكه چاره ديگري هم مگر دارد اين ملت ؟ اين شور و هلهله و غوغا اتش دروني است و نه فقط محض تاييد

مسعود گفت...

اولاً mojgan خیییییییلی بی تربیتانه صحبت کرد.
ثانیاً میمون جان در 22 خورداد اگه شما هم کاندیدا بودید انتخاب اول و آخر من شما می بودید.
به کوری چشم دشمنان رأی من به میمون جان مشت محکمی بر دهان یاوه گویان

kartaj گفت...

عالیه

شانگوله گفت...

سلام میمون بی مغز
قسمتی از این مطلب رو در وبلاگم درج کردم. اگر مشکل کپی-رایت داره بگو تا ورش دارم.

سیامک گفت...

میمون جان مثل همیشه عالی بود. بوس.
به نظر من این شق سبز سیاسی که فعلن تا ساعت 3 صبح باعث شده برای رفع اون تو خیابونا دیگه بی هدف برای کسی بوق نزنیم و فعلان فقط برای خوابوندن مموتی ازش استفاده کنیم. باعث میشه که چهار سال مهندس و بانو مارو بخوابونن و ما هم چهار سال بعدش دوباره قهر کنیم چون تا اون موقع از اصلاحات ناامید میشیم. بعد یکی مثل احمدی نژاد دوباره میاد رای می یاره
بعد دوباره ما که تازه از خاک حریف بلند شدیم و یه سری جاهای خاصمون درد گرفته در جهت جبران تا ساعت 3 دوباره بوقهای انقلابی می زنیم و....

پس از همین الان قرارمون رو برای 8 سال دیگه ثابت کنیم.
راستی تو لیست غذاهایی که مهندس قبلا به خوردمون دادن لایحه اجباری کردن حجاب هم هست که دستور پختشو به مجلس وقت داده بودن.نوش جان.

میمون بی مغز گفت...

نونوش عزیز:
قبول آدمها عوض می شوند. ولی وقتی عوض می شوند نشون هم می دهند. جناب موسوی همه شعارهاش همون قبلی هاس. اصلاح با تکیه بر اصول؟ فرمان چیز امام. مگه اون کتاب برنامه صد و خورده ای صفحه که بیرون داده ندیدی؟ همه اش پره از اون انشاهایی که باهاش صورت جلسه های بی سر و ته اداری حل وفصل می شد. مردم دلشون خیلی تغییر می خواد. واسه همین به توهم تغییر بینی پیدا کردند. یا شاید منظورت محسن تروره که عوض شده؟ هنوز ایشون جواب اقدامات تروریستی که در دنیا کردند ندادند. تا قبل از اینکه آب توبه دادگاه های بین المللی به سرشون ریخته نشه تغییر دیگه بهشون حرامه. شیخ مهدی خیلی صحبت از تغییر می زنه. دروغ چرا مشاورهاش برنامه های تغییر رو هم اعلام کردند. ولی آیا واقعاً یه آخوند بالذاته می تونه اینقدر مصلح باشه؟ بعد از دیدن خاتمی من چشمم آب نمی خوره.
این هم با نمک بود. من تاحالا آتش درون ندیده بودم که با قر کمر و کون تکون دادن تو خیابون بیرون بریزه.

میمون بی مغز گفت...

مسعود عزیزم:
ممنون از اینکه به من رای می دی ولی منم بدتر از کاندیدای فعلی قد اسب از سیاست و اقتصاد نمی فهمم. قر زدن خوب بلدم. بهتره یه قرار بذاریم با هم بریم بگردیم یه رئیس جمهور حسابی پیدا کنیم.

میمون بی مغز گفت...

مخلص کامنت مختصر کارتاژ

میمون بی مغز گفت...

شانگوله عزیز:
مفتخرمون کردی که اسم ناچیز ما رو توی وبلاگت بردی. نه عزیز مسلمه که مشکلی نداره.

میمون بی مغز گفت...

سیامک جان چی بگم که هم دردیم. مخلص آدم چیز فهم.

افیون گفت...

همش دلم می خواست یه چیزی می نوشتم اینجوری...ولی جفت و جور نمی شد به هم...ایول خوشمان آمد...حق مطلب را ادا کردی

Franny گفت...

آخه بابا جان من، ایده الیسم رو بی خیال در این وانفسا :)) همون فرمان چیز امام رو هم اجرا کنن به خدا وضع از الان خیلی بهتر می شه! خارجیا می گن گاماس گاماس. من یه ادم راستی ام. زمان شاه هم اگه بودم راستی می بودم الان هم راستی ام. یعنی مخالف از ریشه زدن ترکوندن بعد ایا جاش چیزی ساختن یا نه که بخواد بهتر باشه یا بدتر. حالا امیدواریم که وضع حداقل از الان بهتر شه، و نشه هم دنیا به اخر نمی رسه واسه یه بی ریشه مث من. جلای وطن رو واسه چی ساختن D:

ناشناس گفت...

میمون.زدی تو خال.دوست داشتم این مناظره ها رو با مارمول و خودت و بر و بچس با هم میدیدم و کلی حرص میخوردیم و میخندیدیم..امسال که گذشت .انشالله چهار سال دیگه
کامی

میمون بی مغز گفت...

مخلص افیون: اینم انگار خود شما نوشتی دوستم، آخه رای منم مثل تو به میرحسین کروبی نژاده.

میمون بی مغز گفت...

فرنی عزیز: آخه قضیه ایده آلیسم نیست. اول و آخر فرمان چیز ماده ای امام ختم می شه به اونجایی که دهه شصت بودیم. صبح به صبح باید از روی پرچم آمریکا رد بشیم بریم سر کار یا مدرسه، درگیر آسیین بلند یا کوتاه باشیم، نوار موسیقی و فیلممون رو توی شورتمون قایم کنیم، صبح به صبح با زنبیل (کیسه پلاستیک هم نایاب می شه) تو صف شیر وایستیم. کسی اگه خلاف سیاسی می کنه کلا گم و گور می شه اصلاً حتی امید پیدا کردنش تو زندان هم نباید داشته باشیم و ... باز هم بگم؟

میمون بی مغز گفت...

کامی جان:
مخللللللللللللللللللللللللللللصیم!

سیامک گفت...

من هرجوری حساب می کنم به هیچ نتیجه ای نمیرسم به نظرت میمون جان مردم چرا دارن به موسوی رای میدن
گزینه های که به نظرمن رسیده اینا هستن
1)از ترس مموتی
2)می خوان انقلاب رو از اول شروع کنن چون آخرش تلخ شده
3)چون که کروبی و کرباسچی دستای همدیگرو نگرفتن و مهندس و بانو گرفتن
4)چون خاتمی از موسوی حمایت کرده که البته از دکتر معین هم کرده بود ولی اینا اون موقع خاتمی رو نمیشناختن و یخورده هم نا امید شده بودن که چرا اصلاحات ایران رو مثل فرانسه نکرده بود
5)چون از عربا بدشون میاد ولی از رنگ سیدها خوششون میاد و سیدها خوب چیزی هستن
6)چون دنبال اصلاح طلبی هستن ولی "اصلاح طلب اصولگرا" کلمه باکلاس تری هستش و اصلا معنیش این نیست که همه جور جنسی رو در آخر راضی می کنیم
7)عاشق چیزای هیجانی هستن مثلا مهندس میگه من زمان خاتمی احساس خطر نمیکردم ولی با این که خاتمی کاندید شده بود خودشو کاندید کرد و کلی به خاتمی و اصلاحات چیز زد

به نظر من این مردم نمی دونن چی میخوان همیشه فقط میدونن چی نمیخوان

اگه واقعن هدفشون آزادی و گذار به حداقل های جامعه مدنی باشه باید حداقل با شعارای کروبی قر بدن نه با کلی گوییهای موسوی.
در ضمن ما هم مخلصیم قربان

میمون بی مغز گفت...

سیامک عزیز:
واقعاً عالی نوشتی. منم هر چی فکر می کنم نمی فهمم چرا باید پشت سر روضه خون قر داد؟

ناشناس گفت...

سلام ميمون جان،
ایشون و حاج خانوم کروبی مگه کتکس گذاشتن های زمان جوونی شون .....
مي شه تلفظ كتكس رو بنويسي؟ معنيشو حاليمه (بگو زحمت كشيدي نابغه) ولي هرچي گشتم تلفظشو پيدا نكردم.

مخلصيم.

فرنی گفت...

"تغییرات در جامعه به غیر از سر پر شور و کون قر دار احتیاج به چیزهای دیگه هم داره. شعور سیاسی با مطالعه، پیگری و پرس و جوی مسائل سیاسی و هزار تا فعالیت زحمت دار دیگه که خودت بهتر از من می دونی بدست می آد. شعور سیاسی با هوا داری اون هم صرف هوار زدن بوجود نمی آد."

این بی انصافیه. حداقل من هر کی رو می که می بینم این چند ماه روزی یکی دو ساعت و این روز ها هم که دیگه صبح تا شب پای انواع و اقسام سایت های موافق و مخالفه! شاید بگی این نشد مطالعه. اما هم مطالعه اس( می خونی نمی فهمی چیه می ری تحقیق می کنی) هم بالا بردن اگاهی. فک می کنی چرا اینجا وقتی محمود می اد امار می ده همه دادشون بلند می شه که دروغه دروغه؟ باهاش پدر کشتگی دارن همه از دم؟

Homme Libre گفت...

سلام
شاید دیر رسیدم.
پیش از انقلاب فرانسه کتابهای روسو به 40 بار تجدید چاپ رسید. مردم صف میکشیدن تا کتاب اجاره بگیرند و بخوانند. میشه لطفا یکی بگه آیا پیش از انتخابات چنین جنبشی در ایران پدید آمد یا خیر؟ مسلم آنکه به هیج وجه من (به شخصه میگم) با میرحسین موافق نبودم و نیستم(اولین بیانیه پس از درگیریها:"همه ما نورانیت دهد اول انقلاب را از یاد نبرده ایم") خوب این طرف حسین حسینه. ولی به میرحسین رای دادم و کلی هم تشویق به رای دادن کردم (چه میر چه شیخ)تا این ا.ن.مشنگ (احمقی نژاد منتصب شورای نگهبان) دوباره کونش به سر ما فراز نشه. به قوله مسلمونها:"لا لحب علی بل لبغض معاویه". حالا که نشد اصلا قرار نیست حسین حسین بشه رهبرجنبش. یه چیزی، میشه یک نفر به من بگه چرا میرحسین و بانو رفتن خونه سهراب اعرابی ولی اسمی از ندا آقاسلطان نبردن؟؟؟؟ غیر از اینه که عکسهای ندا و حرفای نامزدش در بی بی سی و غیره نشان میداد که ندا زن آزاد و اسلام به گوزش بود. زنی بود که به طرفداری نه شیخ و نه میر و نه ان آمده بود برای آزادی آمده بود.غیر از اینه که میر میگه وحدت کلمه (اللاف الاکبر)
vahdate KALAMA
و نوری ملیجک هم کونشو واسه اون پاره میکنه؟ خوب این وحدت
KALAMA
یعنی همه خفه شن که ما میخوایم بگوزیم.