پستها
محسن سازگار همین چند وقت پیش ها در یک صبح نه چندان خوب برای ایران زمین بدنیا اومد. پدرش همانطور که خودش بارها گفته به شغل پنبه زنی اشتغال داشت و خود او علیرغم تحصیلات عالیه در رشته های فیزیک و مکانیک و مهندسی و تاریخ در ایران و خارج نه تنها یک نتوانست یک کاربوراتور پیکان جوانان را تعمیر کند بلکه هرگز به شغلی غیر از زدن پنبه دیگران علاقه و استعدادی نشان نداد. همین علاقه شدید او را از کودکی در رده مبارزان رژیم ستم شاهی قرار داد. مادرش می گوید: "ذلیل مرده محسن با تفنگ مگسی ایش یه چراغ سالم توی کوچه نگذاشته بود".
در حین انقلاب اسلامی برنامه بازگشت خمینی را طراحی کرد ولی بعداً پای منقل گفت: " پدرسگا بلیط عوضی به ما دادن، ما می خواستیم بریم واشنگتن". در هر حال بعد از انقلاب وی طرح خلع سلاح ارتش را ارائه کرد، سپاه پاسداران را تاسیس نمود، گروهی از سربازان امام زمان را به لبنان فرستاد تا جنگهای چریکی علیه خس و خاشاک را بیاموزند، مدیر رادیو شد و سانسور در رادیو را اختراع کرد، رئیس هیات مدیره شرکت داده پردازی شد و نهایتاً داده پردازی در ایران را به جهت اسلامی سانسورکرد.
بعد از خدمات بی نظریشان به اسلام و مسلمین روح لطیفشان خشونت ایران را در رد صلاحیتشان در رئیس جمهور شدن نپسندید و به کوه های واشنگتن گرخید تا پایه ریز جنبش فشن-اکشن سبز دیجیتالی شود.
هم اکنون او هر شب ده دقیقه درباره سبک ساخت و استفاده از تفنگ مگسی در منهدم سازی لامپ های تیر چراغ برق در یوتیوب سخنرانی می کند. از این رو مبارزین جنبش فشن-اکشن او را کوچک دیجیتالی، سردار یوتیوب، سالار گوگل نیز می خوانند.
در حین انقلاب اسلامی برنامه بازگشت خمینی را طراحی کرد ولی بعداً پای منقل گفت: " پدرسگا بلیط عوضی به ما دادن، ما می خواستیم بریم واشنگتن". در هر حال بعد از انقلاب وی طرح خلع سلاح ارتش را ارائه کرد، سپاه پاسداران را تاسیس نمود، گروهی از سربازان امام زمان را به لبنان فرستاد تا جنگهای چریکی علیه خس و خاشاک را بیاموزند، مدیر رادیو شد و سانسور در رادیو را اختراع کرد، رئیس هیات مدیره شرکت داده پردازی شد و نهایتاً داده پردازی در ایران را به جهت اسلامی سانسورکرد.
بعد از خدمات بی نظریشان به اسلام و مسلمین روح لطیفشان خشونت ایران را در رد صلاحیتشان در رئیس جمهور شدن نپسندید و به کوه های واشنگتن گرخید تا پایه ریز جنبش فشن-اکشن سبز دیجیتالی شود.
هم اکنون او هر شب ده دقیقه درباره سبک ساخت و استفاده از تفنگ مگسی در منهدم سازی لامپ های تیر چراغ برق در یوتیوب سخنرانی می کند. از این رو مبارزین جنبش فشن-اکشن او را کوچک دیجیتالی، سردار یوتیوب، سالار گوگل نیز می خوانند.
۳۷ نظر:
تعداد پست ها راجع به سازگارا زیاد شده...نمیدونم دلیلش چیه...به روال سابق که مینوشتی بیشتر میپسندیدم.
اره راست می گی علی جان. خودم هم نمی دونم چرا اینقدر غلظت سازگارامون زیاد شده. به روال سابق نوشتن یه کم سخته. دنیام به روال سابق نمی چرخه.
ميمون بي مغز جان! به عنوان يكي از داخل ايران به شما ميگويم كه اينقدر ها هم سازگارا در داخل طرفدار ندارد، فقط حرفهاش رو گوش ميدهيم كه ايده بگيريم و ... و الا همه ما ميدونيم كه اين ادم كيه و چيه و چي كاره است؟؟ الان بيشتر دلمون ميخواهد به دولت و نظام حاكم مخالفت امون رو نشون بدهيم نه اينكه كسي رو به عنوان رهبر و ... قبول داشته باشيم. غير از جوونهاي دو آتيشه و ذوب در موسوي، خود من و حتي همه اطرافيانم گذشته موسوي و دهه شصتش رو يادشون هست و ... فقط ميگن اين از احمقي نژاد بهتره و ديگه شايد اون كارهاي قبلي اش رو تكرار نكنه همين. والا اگر بيايي وسط مردم در تهران ميبيني كه اصلا دل همه از اين نظام و آدمهاش خونه. اما خوب كسي هم نيست كه اين آدمها رو سازماندهي كنه و ... مردم هم دلشون نميخواهد خونريزي زياد بشه و ... به نظرم داري خيلي بي انصافي نسبت به مردم داخل ميكني. ما خودمون ميدونيم اينها كي هستند و كي نيستند؟ هيچ كدومشون رو هم نميخواهيم و الان هم ديگه رنگ سبز اصلا نماد ميرحسين نيست به خدا. شايد باورت نشه ديگه حتي مردم دنبال نميكنند ببينند ميرحسين چي ميگه و ...؟ همه اش دنبال اين هستند ببينند كجا تجمع ميشه بروند كه تعداد زياد بشه نظام بترسه و... ديگه الان موسوي كيلويي چند؟؟
كاش همونقدر كه فكر ميكني خودت از همه چيز خبر داري و ميفهي و احساس ميكني ما موج سواريم و ... اين رو هم بدوني كه ما هم همه چيزهايي كه تو ميگي رو ميدونيم منتها چيزي رو كه هم تو و هم ما ميخواهيم سيلاب خون به پا ميكنه تو اين مملكت حتي خيلي از طرفدارهاي موسوي رو هم به جون هم مي اندازه چون خيلي از كساني كه بهش راي دادند مذهبي بودند و ... اون جامعه سكولاري كه تو ميخواهي و ما ميخواهيم تو اين مملكت مذهب زده به قيمت خون خيلي ها تموم ميشه و در نهايت هم ممكنه پيروز نشه.
ببين حرفهاي اين پدر روح الاميني رو بخوان كه هنوز فكر ميكنه زندان و كمونيست و ... بايد باشه و كمونيست رو بايد فرستاد زندان كه ادب بشه و ... چفيه مي اندازه و ... من به حتي از دهن يه راننده تاكسي شنيدم كه ميگفت اين خودش بچه اش مرده ولي هنوز مثل اين خلها و چلهاي نظام حرف ميزنه و ... تو فكر ميكني با وجود اين جور ادمها ما ميتوانيم اون حركت و جنبشي رو كه تو ميگي داشته باشيم؟؟به خدا نميشه و همه تلف ميشن. شايد اين يه جور تيزهوشي ايراني ها است كه ميخواهند با پشت سر موسوي ايستادن يه خورده مخالفت اشون رو با نظام نشون بدهند. همين.
كاش يه ذره ما داخل نشين ها رو هم داراي فكر و تعقل ميدونستي و قبول ميكردي كه اين راهي كه ميريم از ناچاري هست نه از اينكه نميفهميم و نميدونيم.
حرفهاي سازگارا هم براي ما بيشتر يه راههاي ساده هست كه ممكنه به ذهنمون نرسه و الا مهم نيست كه اينها رو كي ميگه اصلا كسي تو ايران محلش نميگذاره و خوشش هم نمياد ازش. فقط گاهي يه راههايي رو ميگه كه بد نيست ادم بدونه. مثل مثلا يواشكي فيلم گرفتن و اينا والا باور كن اينقدرها هم در داخل بهش اهميت نميدهند. اصلا تا اسمش مياد همه ميگن "هموني كه سپاه رو درست كرد و مردم رو بيچاره كرد؟". اصلا زياد در داخل كسي تحويلش نميگيره. فقط بعضي حرفهاش به درد بخوره براي تظاهرات كه ميشد اينها رو يكي ديگه هم بگه تو وبلاگش همين.
حالا باز هم ميتواني مرتب متنهايي بنويسي كه ايراني هاي داخل رو فاقد تعقل و تفكر و ... بدوني.
ميمون بي مغز جان! به عنوان يكي از داخل ايران به شما ميگويم كه اينقدر ها هم سازگارا در داخل طرفدار ندارد، فقط حرفهاش رو گوش ميدهيم كه ايده بگيريم و ... و الا همه ما ميدونيم كه اين ادم كيه و چيه و چي كاره است؟؟ الان بيشتر دلمون ميخواهد به دولت و نظام حاكم مخالفت امون رو نشون بدهيم نه اينكه كسي رو به عنوان رهبر و ... قبول داشته باشيم. غير از جوونهاي دو آتيشه و ذوب در موسوي، خود من و حتي همه اطرافيانم گذشته موسوي و دهه شصتش رو يادشون هست و ... فقط ميگن اين از احمقي نژاد بهتره و ديگه شايد اون كارهاي قبلي اش رو تكرار نكنه همين. والا اگر بيايي وسط مردم در تهران ميبيني كه اصلا دل همه از اين نظام و آدمهاش خونه. اما خوب كسي هم نيست كه اين آدمها رو سازماندهي كنه و ... مردم هم دلشون نميخواهد خونريزي زياد بشه و ... به نظرم داري خيلي بي انصافي نسبت به مردم داخل ميكني. ما خودمون ميدونيم اينها كي هستند و كي نيستند؟ هيچ كدومشون رو هم نميخواهيم و الان هم ديگه رنگ سبز اصلا نماد ميرحسين نيست به خدا. شايد باورت نشه ديگه حتي مردم دنبال نميكنند ببينند ميرحسين چي ميگه و ...؟ همه اش دنبال اين هستند ببينند كجا تجمع ميشه بروند كه تعداد زياد بشه نظام بترسه و... ديگه الان موسوي كيلويي چند؟؟
كاش همونقدر كه فكر ميكني خودت از همه چيز خبر داري و ميفهي و احساس ميكني ما موج سواريم و ... اين رو هم بدوني كه ما هم همه چيزهايي كه تو ميگي رو ميدونيم منتها چيزي رو كه هم تو و هم ما ميخواهيم سيلاب خون به پا ميكنه تو اين مملكت حتي خيلي از طرفدارهاي موسوي رو هم به جون هم مي اندازه چون خيلي از كساني كه بهش راي دادند مذهبي بودند و ... اون جامعه سكولاري كه تو ميخواهي و ما ميخواهيم تو اين مملكت مذهب زده به قيمت خون خيلي ها تموم ميشه و در نهايت هم ممكنه پيروز نشه.
ببين حرفهاي اين پدر روح الاميني رو بخوان كه هنوز فكر ميكنه زندان و كمونيست و ... بايد باشه و كمونيست رو بايد فرستاد زندان كه ادب بشه و ... چفيه مي اندازه و ... من به حتي از دهن يه راننده تاكسي شنيدم كه ميگفت اين خودش بچه اش مرده ولي هنوز مثل اين خلها و چلهاي نظام حرف ميزنه و ... تو فكر ميكني با وجود اين جور ادمها ما ميتوانيم اون حركت و جنبشي رو كه تو ميگي داشته باشيم؟؟به خدا نميشه و همه تلف ميشن. شايد اين يه جور تيزهوشي ايراني ها است كه ميخواهند با پشت سر موسوي ايستادن يه خورده مخالفت اشون رو با نظام نشون بدهند. همين.
كاش يه ذره ما داخل نشين ها رو هم داراي فكر و تعقل ميدونستي و قبول ميكردي كه اين راهي كه ميريم از ناچاري هست نه از اينكه نميفهميم و نميدونيم.
حرفهاي سازگارا هم براي ما بيشتر يه راههاي ساده هست كه ممكنه به ذهنمون نرسه و الا مهم نيست كه اينها رو كي ميگه اصلا كسي تو ايران محلش نميگذاره و خوشش هم نمياد ازش. فقط گاهي يه راههايي رو ميگه كه بد نيست ادم بدونه. مثل مثلا يواشكي فيلم گرفتن و اينا والا باور كن اينقدرها هم در داخل بهش اهميت نميدهند. اصلا تا اسمش مياد همه ميگن "هموني كه سپاه رو درست كرد و مردم رو بيچاره كرد؟". اصلا زياد در داخل كسي تحويلش نميگيره. فقط بعضي حرفهاش به درد بخوره براي تظاهرات كه ميشد اينها رو يكي ديگه هم بگه تو وبلاگش همين.
حالا باز هم ميتواني مرتب متنهايي بنويسي كه ايراني هاي داخل رو فاقد تعقل و تفكر و ... بدوني.
ناشناس عزیز،
می شه بگی کجا من مردم رو به داخل ایران و خارج ایران تقسیم کردم و صفت بدی به کسایی که داخل ایران هستند نسبت دادم؟ این شما هستی که فقط بخاطر مکان زندگی من حتی از پیشداوری هم اونورتر رفتی و پسداوری هم میکنید و چیزهایی که حتی ننوشتم توی توی نوشته هام می خونید.
می شه بگی من کی اصلاً گفتم من بیشتر می فهمم؟
خوشحالم که فکر می کنی مردم موسوی و سازگارا رو جدی نمی گیرند ولی متاسفانه انگار اینطور نیست. بخاطر اینکه اگه اینطور بود مردم اینقدر نسبت به این دو غیرت نداشتند. فقط کامنتهای چند تا پست آخر من رو بخون . باید متاسفانه باید بگم من فقط اونهایی رو که حرفی غیر از فحش خواهر و مادر نوشتن باقی گذاشتم. متاسفانه طرفدارهای جنبش سبز در بد دهنی و لیچار گویی دست کمی از چماقدارهای ا.ن. ندارند.
در اخر بخاطر اینکه با کلی از حرفهات موافقم، در برخورد خیلی از آدمها تناقض می بینم. مثلا به قول خودت هنوز اکثرا اعتقاد به اسلام و نظام اسلامی دارند و بر این اساس فرار کردن از دست احمدی نژاد و گول موسوی رو خوردن ارزش این همه کشته و مجروح رو نداره. مگر اینکه واقعا گولش رو خوردن و فکر می کنند موسوی کاری می کنه. آخر سر رهایی از دست موسوی به سختی رهایی از دست ا.ن. می شه و به قول خودت ... هایی که همه توی وبلاگم هست.
استیل دستهاشو خیلی خدا کشیدی!
از زمانی که با پارازیت افتادند به جون صدای امریکا و اون هم فرکانسش رو عوض کرد، سازگارا و نوری زاده رو ندیدم. آخه میدونی، چهارشنبه شبهایی که این دوتا با جمشید خان میچستند گپ میزدند، من حتمی تماشا میکردم و بعد یه ربع خوابم میبرد. بعد بیدار میشدم خلاصه خبرهای اون دختر خشگله رو نگاه میکردم و دوباره میخوابیدم...
دلم تنگ شده واسه میرزا !!
شانگوله جان.
محسن خان دیگه توی رادیو امریکا نمی خونه خودش یه دکه توی یو تیوب زده. اگه دلت تنگ شده باید یه توک پا بری توی یوتیوب.
آخر من نفهمیدم سربازای امام زمان از ایران رفتن لبنان چیز یاد بگیرن یا یاد بدن؟؟!!
چقدر خفن کشیدی :*
بابا سازگارا کیه... قضیه بیشتر اینه که می خوان یه انفلابی کنن مردم دو دستی چسبیدن که نیفته این اتفاق( من خودم کم مونده بمب ببندم به خودم برم سراغ استاد تمساح)
چیز یاد بگیرن! آموختن یعنی یاد گرفتن.
بیاموز هرچند بتوانیا
مگر خویشتن شاد گردانیا
... اینم شاهدش
ایشالا که اون اتفاق بد نیافته. هر چی که هست.
می دونم آموختن یعنی چی. آخه طبق بعضی روایتا می گن رفتن چیز یاد بدن که بعد لبنانیا مدیون!!! ما شدن و نشون به اون نشون که آدم آمریکایی ها رو زمان رفسنجانی به خاطر ما آزاد کردن و بشکنه این دست که نمک نداره..امریکایی های توللله سسسگ به وعده هاشون عمل نکردن بچه ام رفسنجانی دلش شیکست!
نقاشی هات هم مثله حرفات خداس
:*
هوم... خیلی با حال بود
هوم... خیلی با حال بود
هوم... خیلی با حال بود
درود
راجع به سازگارا بسیار عالی نوشتی
بدبختب این است که نمی فهمند همه این تجاوزات و کشت و کشتار نتیجه بلافصل اسلام عزیز است.
یک چیزی تا حالا حتما دقت کردی که شیخ کروبی از تجاوز به زنان حرفی نمی زند؟
چرا؟
جون کاملا اسلامی است.
این رو ببین
http://humanisfree.blogspot.com/2009/09/blog-post_03.html
ما همه سرباز توایم پازولینی.
فقط محض یاد آوری:
سهم هر کی از انتخابات
محمود که به این کارها کار نداره، برای خودش نشسته رییس جمهوریش رو می کنه. میر فسیل چمنی ده ساعت طول کشید که جمع بشه و باز بشه یه انشای نمره نگرفته دبیرستانش رو پیدا کنه و گوز بده خلاص بشه. شیخ زیبای خفته که انگار هنوز بوس شاهزاده را نگرفته تا بیدار بشه. محسن خشونت مثل اون هشت سال، احتمالاً می خواد هشت سال منتظر بمونه که بالاخره یکی زهر ماری چیزی بخوره و مشکل حل بشه. رهبری وقتی این پک رو تموم کنه یه پک دیگه باید به وافور بزنه.
ستاد انتخابات، نمد مالی می کرد.
یه کم که بگذره همه از خواب، سکوت، غفلت و پای منقل بلند بشن و همدیگه رو پیدا کنند. ریاست ناقابل که رسید به احمدی نژاد. بقیه چیزها رو سر فرصت بین همه تقسیم می شه. یه چیزکی، مثلا وزارتی، جزیره کیشی، حلقه نفتی، چیزی به میر فسیل می دن. مهدی به یه دست دندون جدید هم راضیه. زن این و زن اون به حقوق زنان که خودشون پیدا کردن بسنده می کنن. آقا هم از جنس بد شاکیه. قرهای رنگ و وارنگ که هدر رفت.
میخواستم ببینم هنوزم همین طوری فکر میکنی؟
خیلی وقته که نوشته هاتو میخونم و خیلیم دوستشون دارم, ولی محض رضای خدا یه بار هم ندیدم که با یه چیزی موافق باشی. حتی یه بار.
فقط میخواستم بگم شاید همه چی اونجوری که فکر میکنی یه طرفه نباشه.
حالا واقعا همه چی اونجوری که پیش بینی میکردی از آب در اومد؟
ناشناس عزیز:
نه حق با توئه. پیش بینی من درست از کار در نیومد. یعنی برعکس سی سال گذشته، نتونستن با هم کنار بیان و خرت و پرتهای باقی مونده رو تقسیم کنن. الان افتادن به جون هم. شاید دلیلش این باشه که چیز زیادی باقی نمونده.
میمون عزیز:
عقاید و استدلال های شما(که سفت و سخت بهش چسبیدی)منو یاد روزای قبل از انتخابات میندازه که وقتی با طرفدارای ا.ن بحث میکردیم و توبره توبره دلیل میاوردیم براشون, دودستی چسبیده بودن به حرفشون و هیچ جوری کوتاه نمیومدن. خیلی سخت بود براشون ثابت کنی, چون مثل ثابت کردن این بود که خورشید روشنه,نمیتونی هزار تا دلیل بیاری فقط باید یهش اشاره کنی بگی: ببین روشنه.
قصد توهین ندارم و نه میخوام شما رو به اون آدما تشبیه کنم نه دلایل و افکار خودمو به روشنی خورشید. ولی شما هم هیچ جور عقیده تو ول نمیکنی.با تمام وجود اعتقاد داری که موسوی و کروبی هم عین بقیه شونن و اول انقلاب چنین کردن و چنان کردن و قاتل و خونخوارن و دستشون با بقیه تو یه کاسه ست.
من نمیگم اینا کین و چین یا خوب و فوق العاده ن, ولی ماها رای دادیم بهشون, چون مجبور بودیم, چون تو ایران زندگی میکردیم و میکنیم و امکان اینو نداریم که از این جهنم دره بریم بیرون تو یه مملکت آزاد زندگی بکنیم, چون اکثر ماها جزو طبقه ی متوسط یا پایین جامعه ایم و تو این 4 سال فشار گه کاری های ا.ن و دار و دسته ش اومد به ماها و سفره ی ماها رو مچاله تر کرد.
وقتی مجبوری اینجا زندگی کنی پس همه کار میکنی که زندگیت حداقل یه ذره با زندگی سگ فرق بکنه.اگه ما به موسوی رای دادیم واسه این بودکه ثابت بکنه از اونی که ما فک میکنیم بهتره و لیاقت اعتماد ما رو داره. نه به عنوان رهبر جنبش بهش نگاه میکردیم(و الان هم نگاه نمیکنیم, شاید حداکثر بگیم سخنگوی یه بخشی از خواسته هامونه)نه به عنوان کسی که بیاد و کل قانون اساسی مملکتی رو که سپاه درسته قورتش داده رو عوض بکنه و با مجلس و رهبر و شورای نگهبان بجنگه.نه, فقط یه رئیس جمهوری که با معیارای جامعه ی ایران اصلاح طلب و آزاد اندیش به حساب بیاد. یه کی که 300 میلیارد دلار پول نفت رو یه لقمه نکنه, حداقل 2زارش هم بذاره دست ما برسه. اگرم بعد انتخابات قاطی کردیم و رفتیم تو خیابون واسه خاطر شخص موسوی نبود,واسه این بود که رسما بهمون گفتن: برین به درک. یه مشت گاو و گوسفند بیشتر نیستین. انگار...نمیدونم انگار به شخصیتمون, به شعورمون, به کل وجودمون تجاوز کردن
کم کمش این بود که موسوی به قول تو نرفت دستش رو با بقیه بذاره تو یه کاسه و باهاشون بسازه, حداقل پای رای کوفتی که دادیم بهش وایساد, نشد مثل رضایی, موسوی اگه بیشتر از رضایی با این نظام همکاری نکرده باشه, مطمئنا کمتر همکاری نکرده, ولی اینجا راهشو جدا کرد و رضایی نکرد.
حالا شما میگی که عوض کردن موسوی با ا.ن چیزیو عوض نمیکنه و اصل جمهوری اسلامیه که مشکل داره و باید عوض شه, منم قبول دارم, همه هم همینو میخوان ولی گفتن اینکه موسوی هم بعدا یکی میشه عین ا.ن و خلاصی از دستش میشه به سختیه خلاصی از دست ا.ن, یه ذره بی انصافیه.
اگه اینا همشون به قول معروف سر و ته یه کرباس هستن و با هم فرقی ندارن, خوب از اول میذاشتن موسوی رئیس جمهور بشه, اگه واقعا با اینا یکیه.( حالا میدونم که الان میخوای بگی از کجا معلوم که رای اکثریت با موسوی بوده, متاسفانه چون آرا رو عملا ریختن تو سطل آشغال, من هیچ مدرک محکم و مکتوبی ندارم که بگم به این خاطر, چیزی که من و بقیه میگیم از حال و هوای قبل از انتخابات و اون موج سبز بود و نتایج نظر سنجی ها که همه موسوی رو جلوتر نشون میدادن).
حالا گفتن این که موسوی تو دوره ی نخست وزیریش اون کارو کرد, یا کروبی تو بنیاد شهید این کارو کرد دردی از کسی دوا نمیکنه. اگه اینجوری حساب بکنیم, اکبر گنجی هم همون آدمی بود که از دیوار سفارت آمریکا رفت بالا یا سعید حجاریان همونی بود که بنیان وزارت اطلاعات رو گذاشت, ولی اینا که دیگه همون آدما نیستن, نمیشه به خاطر اشتباهایی که کردن و الان ازش برگشتن واسه همیشه بهشون بی اعتماد بود, گو اینکه تقاص اشتباهاتشون رو پس دادن و میدن.
با حرف زدن و آدما رو نقد کردن کاری از پیش نمیره.
نمیدونم, شاید بگی من آدم بی اطلاعی ام و چیزی از سیاست و معادله های قدرت حالیم نیست(شاید هم واقعا نیست, ادعایی ندارم), شاید بگی نمیفهمم, شاید بگی جو گبر شدم و دارم از آدمای معمولی بت و قهرمان میسازم(که همه ی سعیم اینه که نسازم که اگه یه وقتی تو زرد از آب در اومدن اول از همه حال خودم بد نشه).
شاید همه ی اینایی که میگی درسته, شاید واقعا من و امثال من اشتباه کردیم و داریم اشتباه میکنیم, ولی حداقل اینه که آدما رو با یه چوب نمیرونم, فقط نقد نمیکنم, اگه فکری دارم بهش عمل هم میکنم(البته, احتمالا چون مجبورم, تو این کشور دارم زندگی میکنم و وقتی قادر به مهاجرت نیستم باید زور خودمو بزنم که اقلا نسل آینده جوونیش مثل من به فنا نره و پس فردا نزنه تو سر من که پس شماها چه غلطی کردین)
به هر حال, ببخشید یه سری مزخرف نوشتم که شاید حالت از خوندشون به هم بخوره. ولی فکر میکردم باید بگم اینارو. اگه خیلی طولانیه ببخشید, اگه بی منطق و احساسیه و ناآگاهانه نوشته شده ببخشید
والا من توبره که چه عرض کنم، یه دلیل عین خورشید که می گی نشنیدم. برای مثال در جواب اینکه شما چرا موسوی رو رئیس جمهور منتخب اعلام می کنید در حالیکه هیچ جا رای اون رو اکثریت مطلق اعلام نکردند فقط دری وری هایی مثل موج مردم در خیابونها یا تلفنی که از وزارت کشور شده شنیدم.
چرا، فحش خواهر مادر و توهین هم زیاد از طرفدارهای سبز شنیدم. آخر دلایل شما به اینجا ختم می شه که من تو ایران زندگی نمی کنم و شما می کنید. ا.ن. دیکتاتور بدیه. یا اینکه سبزیون قبلاً هر چه بودند، بودند حالا به درد بخورند.
حرف من اینه که در شرایط کاملاً ایده آل (یعنی انقلابیون تئوری کاملاً متفاوت و مردم پسندانه ای در مقایسه با حکومت رایج داشتند) هم انقلاب برای هیچ مملکتی خصوصاً مملکتی با مردمی که تمایل به آنارش گری و فرار از قانون و خرافه های مذهبی دارند آزادی، دموکراسی یا حقوق مدنی هدیه نیاورده. چه برسه به حالا که هر دو سردمدارهای جناحین متخاصم از جهت تئوریک فتوکپی همدیگه هستن.
من از ا.ن. و تمام دار و دسته اش و منطق علیلشون متنفرم ولی بعد از حوادث اخیر خصوصاً فعالیتهای سازگارا (حالا حتماً می گی سازگارا مهره ای نیست) که شاخه به قول خودش اکسیون نهضته به این نتیجه رسیدم که درسته که ا.ن. با تقلب به حکومت رسید. ولی به همون اندازه هم اعتقاد دارم که موسوی قصد داره به کمک یه انقلاب قلابی و گول زدن مردم حتی کمی با کمک نیروهای خارجی حکومت رو از چنگ احمدی نژاد در بیاره.
مرسی که انقد به سرعت جواب میدی, من دو تا نظر گذاشته بودم, یعنی ادامه ی همین بود که بهش جواب دادی, اگه نرسیده یا نخوندی: اون تو هم گفتم, من هیچ ادعایی ندارم که از بازیایی سیاسی سر در میارم, اصولا به من یا کس دیگه هم ربطی نداره که شما کجا زندگی می کنی(البته دروغ چرا, حسودیم میشه یه ذره) منم کاملا موافقم که انقلاب نهایتا فقط جای مستبدها رو عوض میکنه, عین سال57 , ولی ما چجوری دلیل بیاریم که این انتخابات تقلبی بوده و رای کی بیشتر بوده؟
چیزی هم که میگی که موسوی داره مردم رو گول میزنه, تا حکومت رو بگیره دستش, خیلی برام دور از ذهنه,نمیدونم واقعا نمیخوام این آدما رو بزرگتر از اونی کنم که هستن ولی این کار خیلی دور از ذهنه, حالا شما چجوری به این نتیجه رسیدی به ما هم بگو شاید ما هم قانع شدیم
خیلی متشکرم ازت که بحث رو خیلی منطقی و بدون فحاشی توهین ادامه می دی. مهم نیست که ما چقدر از شجره نامه و کردار مردان سیاسی (که در مملکت ما اسمش شده علوم سیاسی) خبر داری. مهم اینه که به اندازه حقت از اجتماع، اتفاقاتش برات مهمه.
مثالی خوبی آوردی. حجاریان اشتباهات زیادی کرده بود. ولی تقریباً تک تک عقایدش رو بازبینی کرد و وایستاد و اعمالش رو با خون خودش شست. آدمهایی مثل حجاریان، گنجی، حتی شروش تئوری های خودشون رو اساساً تغییر دادند و این رو در رفتار و گفتارشون هم نشون می دن. موسوی از ابتدا تئوری مزخرفی داشت (چیزی که در ایده آل ترین شرایط جامعه نیم بند کمونیستی-الهی-ولایت فقیه شهید رجایی می شه) و هنوز هم محکم روی اون تئوری مزخرفش ایستاده با این تفاوت که حالا ادعای مالکیت ریاست جمهوری هم داره. اگه آدمی هستی که به حقوق مدنی و دموکراسی اعتقاد داری، مانیفست صد صفحه ای موسوی که قبل از همه این قائله ها چاپ کرد بدون پیش داروی بخون و به من بگو کجای اون حتی در حد شعار هم که شده چیزی گفته که ازش می شه برداشت کرد که این آقا شعارهاش بیشتر از ا.ن. به مردم آزادی و حقوق مدنی می ده.
خواهش میکنم, یعنی اصولا احتیاجی به تشکر نیست, شرایط بحث منطقی همینه.
ولی راجع به تئوری موسوی یه چیزو من بگم: همونجوری که رفتار مردم از موسوی که 20 سال سکوت کرد یه اصلاح طلب ساخت, همون رفتار و دعوت مردم یه رهبر اپوزیسیون ساخت و اصولا موسوی حتی اگه رئیس جمهور میشد و میخواست برگرده به آرمانای اول انقلاب هم نمیتونست چون جامعه دیگه اون شرایط رو نداره و بازم میگم: هیچ علاقه ای به قهرمان سازی ندارم, موسوی برای من فقط سخنگوی یه بخش از خواسته های این جنبشه, الان, در حال حاضر حیات و ممات جنبش هم بستگی به اون نداره, ولی چیزی که هست اینه که از اول اگه کنار میکشید و کوتاه میمومد ما ها هم دلسرد میشدیم. این که پای حرفش و پای رای ما وایساد برا من مهمه. اگر بیانیه اولشو خونده باشی اونجا نوشته که مطمئنه این اعتراضات به خاطر شخص او نیست.
به هر حال, هر چند من هنوزم فکر نمیکنم که این جنبش یه حرکت انقلابی باشه یا نهایتا تبدیل به یه انقلاب بشه, فکر نمیکنم اتفاقی که میگی(یعنی مصادره ی دستاورد جنبش به نفع یه فرد یا یه گروه فکری خاص) بیفته, چون به نظر من حداقل, این بار این جنبش یه پایه های روشنفکرانه تری داره, و بر خلاف سال57 میدونه چی میخواد: یه حکومت دموکراتیک, یه جمهوری که رئیسش هر 4 سال یه بار عوض شه و مقام اول مملکت تو اون 4 سال خودش باشه, بدون هیچ وابستگی به دین یا ایدئولوژی. اینو از صحبت کردن با آدمایی که این چند وقته به پستم خوردن میگم.
یه چیزی رو هم یادم رفت بگم واسه همین مجبور شدم یه کامنت دیگه بذارم(پابلیش هم نکنی مهم نیست یعنی اصلا چیز خاصی نیست یهو یادم افتاد گفتم بنویسم که بخونی)
همین حجاریانی که خودت هم میگی تئوریشو عوض کرد(و بماند که چه 10 سال پیش چه الان چه تاوان سنگینی براش پرداخت و میپردازه) یکی از بزرگترین دلایل من و خیلی های دیگه واسه انتخاب موسوی بود, برا من فقط کافی نبود که خاتمی گفته موسوی, چون اعتقاد داشتم و دارم که اگه یه نفر اصلاح طلب باشه اون حجاریانه, وقتی دیدم حجاریان هم از موسوی حمایت کرد و شال سبز انداخت گردنش مطمئن شدم. نمیگم تصمیم یه آدم(حتی اگه اون یه آدم حجاریان باشه) میتونه حجت باشه ولی فکرم اینه که حداقل اون درک درست تری از من راجع به شرایط و اوضاع سیاسی داشت.همین
خوب تا اینجای قضیه با همدیگه اختلاف نظر فاحشی نداشتیم. ولی اینجا باید بگم که باهات کاملاً مخالفم:
20 سال سکوت موسوی یک حرکت سیاسی ویژه نبود. بخاطر این بود که ایده ای نداشت. موسوی یه آدم اجرایی کوچولو بود (سر مجری خوب یا بد بودنش هم اختلاف نظر شدید هست) که هر وقت مشکلی براش پیش می اومد بزرگتری پناهش مقدس های زمان خودش بودند. حالا هم ممکن بود رئیس جمهور عملی خوبی از آب در می اومد ولی اگه این آدم رو بگذاری رهبر جنبش ایدئولوژیک کلاً نقض قرض می شه چون این آدم ایدئولوژیک نیست. حالا اون می خواد جامعه رو به دهه اول انقلاب برگردونه حتی ا.ن. ابله فهمیده که این کار دیگه جزو انتخاباهای ممکن نیست ولی موسوی شعارهای قلیلش (شعارهای شخص خودش نه جنبش سبز بخاطر ایندو حرفهای متفاوت می زنن تنها نقطه مشترکشون تنفر دوطرفه از ا.ن.) همه پوسیده و ور افتاده ان.
علیرغم اینکه مردم امروز روشنفکر تر هستند و روشنفکرها هم روشن تر شدند ولی جنبش سبز پایه های روشنفکرانه قوی نداره. دلیلش هم اینه که برعکس آنچه که سبزها وانمود می کنند، یک اتحاد قوی وجود نداره. یک نقطه مشترک که ضدیت با احمدی نژاد هست وجود داره ولی در بقیه موارد اجزای این جنبش ضد الف-نونی صاحب تئوری های متعددی هستن. بعضی ها به موسوی مثل سوپر-قهرمان نگاه می کنن و عقاید خودشون رو به اون نسبت می دن، بعضی ها به عنوان تنها انتخاب ممکن ولی نه چندان ایده آل بهش نگاه می کنن، بعضی ها هم از انقلابی بودن خصوصاً به سبک رنگی-فشن خوششون می آد.
و مطمئن نیستم که چیزی که عامه مردم می خوان این باشه. تو داری گروهی اسلامگرایان سنتی که الان سر کار هستند و به احمدی نژاد اعتقاد دارن حذف می کنی. مردم سیبزمینی خوری که گول چک-پول و شعارهای کاریزماتیک ا.ن. رو خوردن هم فراموش می کنی. تو ملی مذهبی ها هم فراموش کردی. نه فقط جناح ملی مذهبی بلکه کسایی که عملاً اعتقاد دارند مذهب باید راس امور بمونه ولی دموکراسی مردمی هم بیاد. اینها گروههای کوچیکی نیستند. چند دستگی چندین برابر انقلاب 57 شده. و این شاید دلیل یا معلول روشن فکرتر شدن مردم باشه. به هر حال این چیزی که تو اعتقاد نداری انقلابه، همه مشخصات یک انقلاب رو داره. و انقلاب مجدد آخرین چیزیه که می تونه به مردم ایران کمک کنه.
ببین من به یه تغییر خیلی سریع اعتقاد ندارم و نگفتم هم که 20 سال سکوت موسوی یه حرکت سیاسی ویژه بوده, گفتم اون هم میتونه تو این 20 سال تغییر کزده باشه, من هم موافقم که الان چند دستگی زیاده و دقیقا به همین دلیل هم هست که فکر نمیکنم این تغییر خیلی زود اتفاق بیفته, چون حتی هنوزم نارضایی به اون حدی نرسیده که خشکه مقدس ها و آدمایی که به قول تو با سیب زمینی و تراول چک گول خوردن بفهمن این بابایی که الان اد اره ی امورو گرفته دستش نه مردمیه نه دلش واسه ما سوخته داره کل مملکت و ماها رو با هم میکشونه ته پرتگاه, هنوز خیلی زوده, باید اونا هم بفهمن تا یه تغییر مفید ایجاد بشه, من هم میدونم که یه انقلاب دیگه نهایتا چیزی جز بدبختی نمیاره ولی کماکان معتقدم که این حرکت نه یه انقلابه نه نهایتا تبدیل به یه انقلاب میشه, اگه به نتیجه برسه یه سری تغییرات اساسی میاره ولی اونقدر شدید و وحشیانه که مثل سال57 بیان و همه ی قبلی عا رو از دم تیغ بگذرونن و تا جایی که من میدونم و شنیدم انقلاب یعنی فروپاشی یه نظام و روی کار اومدن یه نظام کاملا متفاوت یعنی مثلا الان جمهوری نیم بند اسلامی بره سلطنتی بیاد, اگه اشتباه میکنم بگو لطفا بهم. شاید بشه گفت همین انقلاب مخملی واژه ی درست تریه. مثل اتفاقی که تو اوکراین افتاد که اتفاقا اونم از بستر یه انتخابات شکل گرفت. به هر حال, تو این بحث هیچ کدوممون هم اگه نتونیم همو قانع کنیم واسه من یه فایده ی بزرگ داشت اونم اینه که دید انتقادی داد بهم, این روزا تو هر سایتی که میری فقط به به و چه چه از این داستاناست, خیلی خوبه آدم از الان ایرادای کارو نقد کنه که بعدا کاسه ی چه کنم نگیره دستش, به همین خاطر هم ممنونم ازت
اره بحث خوبه، خصوصاً در مواردی که یک جواب یا یک کار درست قاطع وجود نداره خیلی خوبه، حداقل آدم نقاط ضعف خودش رو پیدا می کنه.
انقلاب تعاریف خیلی زیادی داره ولی مقدار رادیکال بودن تغییر زیاد عامل تعریف کننده نیست. بیشتر مدت زمان و تغییر خارج از روال قانونی و عرفی اجتماع به درخواست عموم مردمه. حتی توی کلاسیک ترین تعریف انقلاب که مال ارسطوست، هر دو نوع تغییر یعنی عوض شدن یک رژیم به یکی دیگه و یا تغییر در ارکان یا مجریان هم انقلاب حساب کرده.
البته انقلاب مخملی یا انقلاب ملایم مال چکسلواکی بود. انقلاب های پست کمونیستی بعدی از جنس انقلابهای رنگی بود.
حالا بحث سر اسمش نیست ولی خیلی از این مخالفت های بی خشونت از بطن مردم نجوشیده بود. گروههای خاص که متخصص این کار بودند این انقلابها رو طراحی کرده بودند. که اگه جنبش سبز ایران رو باهاش مقایسه کنیم، اصلاً نقطه مثبتی به حساب نمی آد. مثلاً اینکه یه نفر از واشنگتن ( هر چند این شهر رو خیلی دوست دارم) داره حرکت مردمی رو معماری می کنه عیبه. حسن نیست. بگذریم.
دوست عزیز. خوبه که نمی تونیم همدیگه رو قانع کنیم. مردم نباید به این سادگی قانع بشن. باید باهم صحبت کنن ، از همدیگه انتقاد کنن تا جایی راه حل معتدل رو ابداع کنن.
متاسفانه، الان وضع طوری شده مرتب مجبور می شیم در ضرورت راه حل نه چندان ایده آل رو انتخاب کنیم و آخرش هم کاسه چه کنم شتری که روی همه مون می خوابه.
رئیس جمهوره قلّابی ما آقای احمدی نجس عجب آدم بی‌حیا و بی‌شرمی هست بعد از اینهمه قتل و آدم کشی‌تازه میخواد بره سازمان ملل بگه چطور باید قتل عام کرد و رئیس جمهور هم شد. آقای احمدی نجس و پدر نجسترش آیت الله دشمن اسلامی یک روز جواب این جنایاتشون را خواهند داد حالا هرچقدر برند سازمان ملل عر و تیز کنند. مارو باش هزار‌ها سال تمدن را دادیم دست یک خر ، آقای احمدی خره و یک خر رون، آیت الله دشمن اسلامی. میخواد بره اونجا بگه در ایران همجنس باز نیست ولی‌نمیگه کون بچها و طلاب گذاشتند همجنس بازی به حساب نمیآید.اول میکننمون بعد میکشنمون، بد از حقوق بشر و حقوق مردم حرف میزنند. ما دیگه چه ملت خره بدبختی هستیم که اینها شدند حاکممون. لا اِلهَ اِلَّا اللّه
«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم»
اسباب کشی
انتظارها به سر رسید و اسباب کشی کردیم و مجددا رفتیم بلاگفا، خب هرچی باشه محیط بلاگفا برامون آشناتر بود!
اینم آدرس جدیدم:
www.myvoa.blogfa.com
پرش بلند
(سید تقی)
واقعا مسخره و یک جانبه و یک بعدی بود.آقای سازگارا بهای گزاف زندگی کردن تو ایرانو پرداختن وقتی دیگه چیزی نداشتن رفتن.
ویدئو هاش بعد از بلو جاب های سیلویا سنت پر بیننده ترین ویدئوهای اینترنته! جون می ده برای خود ارضائی انقلابی! :))
به شدت نایاب شده ای!
حاجی اسلام در خطره یه چیزی از خودت در کن .
شنیدی احمدی نژاد گفته ما سند داريم آمريكا مي خواهد جلوي ظهور امام زمان را بگيرد ، خب حاجی چرا دست رو دست گذاشتی هیچ کاری نمیکنی ، بگرد ببین آمریکا چطور همچین کاری کرده خبر رسانی کن .
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1998206
كجايي شازده؟
واقعا بی مغزی ها. به سازگارا گیر نده. تهدیدت می کنم که دیگه وبلاگت رو نخونم. فکر نکن خیلی هم مهم نیست اتفاقا خیلی هم مهمه. چون من خیلی آدم مهمی هستم. در هر صورت بی خیال سازگارا بشو . چون من خیلی دوسش دارم. این یه تهدیده.
ارسال یک نظر