آدرس میمون بی مغز

brainless.monkey@gmail.com

شنبه، فروردین ۸

رعايت نکات ايمنی و نصايح ميمونی

هر چند وقت نشد قبل از ايام تعطيلات توصيه‌های ايمنی را مرور کنم ولی حداقل وقت برگشن از سفر حواستون جمع باشه و مواظب خودتون باشين، مواظب دوستاتون هم باشين. مواظب دشمناتون هم باشين. زنجير چرخ رو فراموش نکنين. از پياده رو رد شين. سيم برق رو گاز نزنيد. نماز شب رو مثل صبحيه فراموش نکنين. اگه حول و حوش کاشون زير بارون خواستين برين، کاندوم هم با خودتون ببرين. بعد از نصب کردن سی-پی-يو سيم فنش رو فراموش نکنين. امام را دعا کنيد. کوکهای شل سر آستين رو دو ميلی‌متر خارج از جای صابون روی الگو بزنيد.

شنبه، اسفند ۲۳

خجالت

هر آن چه که ميگی


شعر و فحش و فلسفه


هر چه که می‌شنوی


سوت و جيغ و مغلطه


هر چه که به گوشت می‌رسه


يا به ذهنت خطور می‌کنه


پست، پليد يا معرکه


هر چی که مزه می‌کنی


قند، چربی يا نشاسته


هر کسی که ملاقات می‌کنی


زن مرد يا اخته


هر چی که لمس می‌کنی


يا دست می‌مالی دزکی


پشم گربه يا کون قلمبه


هر چی که دور می‌ريزی


مدفوعی که تو بيابون کردی


يا اسپرمی که تو مستراح ريختی


قطره های شاشی که تو چايی هووت چکوندی


يا تعداد ضربه های که به دکمه کی‌بورد زدی


يواش، جفتی يا با عشوه


اون نفسهايی که نگه داشتی و نکشيدی


ناله‌هاي الکی که تو رختخواب کردی


همه رو می‌شمرم و تو دفترم می‌نويسم


و اونوقت که بمب شماطه‌ای قيامت زير گنادات منفجر شدن


وقتی که خدات چشمشو بست روی دفتر باز و خط خطيت


نمی‌ميری از خجالت که به بودن من و دفترم و خدام شک کردی؟

سه‌شنبه، اسفند ۱۹

طبقه بندی پسرها

خانوما و آقايون با ادب يه دنيا از حضورتون معذرت! اين متن شديداْ بالای هفت ساله. برنامه لونه امروز توش از عفت کلام خبری نيست. زنهای شيرده هم با عرض معذرت بايد بعد از خوندن اين متن يه وعده از شير خشک استفاده کنن و شيرخودشون رو بدن به بابای کوچولو.


داشتم وب‌پرسه می‌زدم و توی روضه‌ها برای خودم می‌چميدم که به خودم اومدم و ديدم که تمام وبلاگای پسرها، خودشون رو يه بکن در روی حرفه‌ای معرفی کردن که تو وبلاگشون حداقل يه متن سکسی درباره رشادتهای سکسی شون که معمولا آميخته به بی توجهی و سگ محلی به دخترای عين هلو ست دارن. نمی‌دونم اين جو رو کی راه انداخته، ولی يه دوستی اعتقاد داره که باعث و بانی‌اش محسن توت‌فرنگی بوده. حالا هر چی در حال حاضر من نمی‌دونم پس اين پسر وبلاگ نويسا که عين سگ از کون دخترا می‌خورن کی‌ان ... لابد همه‌اشون منم ديگه!


ما يه زمانی يه دوستی داشتيم که اهل کارهای باحال بود. اون يه تقسيم بندی سکسی برای پسرها اختراع کرده بود که هنوز رو دستش چيزی نديدم. صفر کلوين يعنی مبدا و آغاز اين تقسيم بندی، پسرهای بکن در رو هستن. همين دسته‌ای که همه پسرها دوست دارن اونطوری باشن. يعنی دخترها عين چی از کونشون بخورن تازه دختره رو که به يه طرز ناجوری تو يه جای عجيب غريبی به درجه والای کرده شدن نائل ميکنن. بعدش نه تنها دختره رو نمی‌گيرن که هيچ همونجا آش و لاش ولش می‌کنن می‌رن. فکر نکنين پشت سر اين پسرا پر از آه و ناله و نفرينه ها. دخترايی که بکن در روها به تورشون خوردن تا آخر عمر حسرت اون لحظه ها رو می‌خورن. و هميشه از اون پسرها به عنوان عشقای جاويدشون در شعرهای آبکی‌شون ياد می‌کنن.


اما اون طرف اين طيف پسرهای برين بمون هستن. يعنی با همون نگاه اول عاشق دختره می‌شن. بعد عرضه کردن دختره رو ندارن که هيچ ... حتی اگه دختره راضی راضی به دادن يا ازدواج باشه يه جوری برخورد می‌کنن که دختره خودشو بگيره و اينها مجبور بشن با التماس و تو رو خدا و مرگ من و مرگ تو و پا درميونی پشم سفيدهای محل ازدواج سر بگيره. اونم با ۲۰ مليون سکه مهريه. (به نيت ارتش بيست مليونی). اينها شيوعشون خيلی بيشتره ... يه اصطلاح خيلی خيلی بی ادبی در اين باره به اينها می‌گه لر ک... نديده! آخرش هم نفرين و ناله و طلاق مال همين گروه بدبخته.


يه دسته ديگه بين اون دو گروهن: برين در رو ها اينها اول از در عشق با دختره وارد می‌شن. دختره رو می‌برن تو رختخواب بعد که درست سر بزنگا خواستن کار رو انجام بدن می‌زنن زير گريه و می‌گن من آمادگی ازدواج ندارم. دختره هم می‌زنه زير گوششون و می‌گه مگه من برای ازدواج با تو ... فلان و ... بيسار ... خلاصه پسره با بدبختی و گاهی اوقات دخالت دوستان و آشنايان موفق می‌شه که در بره.


دسته های ديگه حدس زدن رفتارشون خيلی ساده‌است مثلا بکن بمون معلومه گروهی هستن که يه هوا دست پا چلفتی تر از بکن در روها هستن. می‌خوان در برن ولی دختره زرنگ تره. يا بکن برين بمون‌ها گروهی هستن که اصولا روشهای جلوگيری رو خوب بلد نيست و بچه‌اشون سه ماه بعد از عروسی دنيا می‌ياد. البته گاهی اوقات ترکيبات اينها خيلی حالت پليمری پيدا می‌کنه که تفسيرش سخته و من يه مثال براتون حل می‌کنم که گيج نشين. گروه بکن در رو برگرد برين بمون: اينها اول خيال می‌کنن که بکن در رو هستن، يعنی اول با افه‌های خشن و بی توجه حمله رو شروع می‌کنن ولی وسط کار عاشق دختره می‌شن. خوب تقاضای ازدواج می‌کنن ولی نقشه اوليه رو عوض نمی‌کنن و از دست دختره در می‌رن. ولی وقتی دختره می‌ره و يه خواستگار پولدار و خوش تيپ پيدا می‌کنه هول می‌شن و با بدبختی و بدجنسی ازدواج اون دو تا رو بهم می‌زنن و خودشون با التماس دختره رو می‌گيرين ولی بعد از ازدواج به علت سختی‌های قبل از مقاربت دچار مرعوبيت جنسی می‌شن و ديگه کاری از دستشون ساخته نيست.


البته اين چيزی که گفتم فقط خلاصه از طبقه بندی مبسوط جناب آجر بهمنی درباره پسرهای ايرانيه. ايشالا وقت داشته باشم يه بار با مثال و جواب تشريحی براتون کل ماجرا رو تعريف می‌کنم. ولی فکر می‌کنين اين مقدار کافيه که از روی حرفها و رفتار وبلاگ نويسا بتونيم حدس بزنيم هر کی چه نوع پسريه ... برام بگيد. راستی هيچ کدومتون يه تقسيم بندی برای دخترها سراغ داريد. نترسين ... دخترها وبلاگتون رو تکفير نمی‌کنن اگه بلدين بگين.


مچکرم!

یکشنبه، اسفند ۱۷

دو عاشق بی نظیر

يک گوز خوب احتياج به يک سوراخ داره!


کامبی شيمادا - هفت سامورايی


صبح که از خانه بيرون رفت، نه تنها به پسر با ادب همسايه جواب سلام نداد، بلکه با با کارد سه تا خط سر تاسری از کنار گوش تا روی کپل چپش کشيد. در خيابان دو تا چشم پسری که ديدش زد از حدقه در آورد و در جيب گذارد. دختری که گفت به عشقت سلام برسان رگ زد. با گلوله چهل و چهار مغز کسی که به او ابراز عشق کرد تابلوی ديوار کرد که همه ببنند و بعد قلبش را با کارد از سينه در آورد و در جيبش نهاد.


در راه برگشتن به خانه از گلفروشی گل مريم خريد، غنچه‌ای را له کرد و در پستان بندش ريخت تا عطرش عشقش را مست کند و بقيه را به او هديه کرد.


عشقش کيسه‌ای پر از قلب و گوش و چشم به او داد و گفت: هر مردی آرزو داره که عشقی مثل تو داشته باشه!


دخترک گفت: و هر دختری همچنين!


آنگاه آن دو عاشق بی‌نظير به سادگی و ابتذال ديگران خنديدند و عشقشان را تحسين کردند.


دوشنبه، اسفند ۱۱

غمزه خنجر

خونم بريخت وز غم عشقم خلاص داد منت پذير غمزه خنجر گذارمت


حافظ


آدم بعد از چند روز تشنگی ببينه که بچه‌هاش رو سر می‌برن. بدنش از سم اسبها له و داغون شده. دستاش از بدن جدا شده. سينه‌اش شکافته. دندونها شکسته. گلوش دريده. سرش توی بيابون بی آب و علف جدا از بدن افتاده ...


آی کيف می‌ده که آدم جرات عاشق شدن داشته باشه