نيلگون حدود يه هفته پيش امام وار گفتن لوند و دلبرانه که حالا من معنیاش رو میفهمم:
اول اولش که يه جودو کار رو چهار سال تموم شکمش رو قبرسوّن مرغ و ماهی کرديم که بره اونجا لوند و دلبرانه پرچم رنگ و رو رفتهمون رو دور اسّا ديوم بچرخونه. آخه نه اينکه همه حماّلای ايرانی از تخم افتادن و قر شدن، بايد جودو کار ببريم اونجا که پرچم حمل کنه. اين در حاليه که حتی نماينده کشور عراق که ديگه از اون خاک تو سر تر نباشه يه خانوم تر گل ور گله، که هفت قلم آرايش کرده. نه عين اون زنيکه تفنگچی که انگار جخت از لب لگن رخت شوری ورش داشتی آورديش رژه افتتاحيه المپيک.
از اون طرف باز صد رحمت به اون يکی که باز به پرچم يه حالی داد. اون رفيق ديگهاش وارد زمين شد، يه دلا راست مصلحتی شد و توی ده ثانيه اول مسابقه فقط وقت کرد کون مبارکش رو لوند و دلبرانه بالا ببره و خودش محکم بکوبوندش زمين. میگن داور ضربه فنی اعلامش کرد. بابا خيلی مرحمت و انصاف کرد. من بودم میفرستادمش درمانگاه صليب سرخ اول کونش بذارن بعد واکسن فلج اطفال بچکونن زير زبونش.
اون يکی که به زحمت فرق راکت پينگ پنگ و تخم کينگ کنگ رو میفهمه، تا آخر بازی حتی نمیدونست داره میبازه، هی لوند و دلبرانه دور ميز میچرخيد.
گروه دوچرخه سواری از ۲۴۳ کيلومتر و ۴۰۰ متر مسير مسابقه فقط تونستن ۴۰۰ متر اول مسابقه رو طی کنن. اين ديگه خودش اينقدر کمديه که همه بايد به افتخارشون بپريم تو توالت و سه تا سيفون مرتب بکشيم. خوب رودروايسی نمیکردين. اگه وقت تمرين به اندازه کافی نداشتين، سه چرخههای کمکی قهرمانها رو باز نمیکردين. شايد در اون صورت حداقل يه يه کيلومتری میتونستن رو دوچرخه بمونن و زمين نمیخوردن.
ديگه اسکار اين شوی دلقک بازی رو بايد به خانوم نسيم داد که برعکس اسمشون عين چس حضور لوند و دلبرانه خودشون رو در آتن نشون دادن. اين خانوم که از راه رفتن گشاد گشادش تو مراسم افتتاحيه معلوم بود که يه من (روم به ديوار) گه تو شلوارشه، به زحمت میتونه سوراخ کونش رو با سوراخ مستراح که فقط ۱۰ سانت فاصله داره تنظيم کنه. اونوقت ملت شاشو پرور ايران انتظار دارن ايشون نوک مگسک کلت کمری رو با مرکز سيبل که ۱۰ متر فاصله داره تنظيم کنه. میگن رئيس فدراسيون تير اندازی ازش تشکر کرده. لابد بخاطر کفتر کبابیهايی که تو استاديوم عوض سيبل مسابقه زده ازش تشکر کرده.
اين تشکر هم که باعث شده من نصف کاناپه جلوی تلويزيون رو خامخام بجووم. رييس فدراسيون از قهرمان جودو تشکر میکنه. قهرمان جودو از مربی قايقرانی تقدير میکنه. مربی قايقرانی از ننه هيات داوران کونگ فو ابراز رضايت میکنه. ننه هيات داوران از ميله وزنه برداری رضا زاده. رضا زاده هم طبق معمول يه برنامه لواط مجردی با ابلفضل داره. مگه ابلفضل يه رحمی بکنه که يه مدال روحی (به قول خدا بيامرز رجايی) بگيريم.
اينها همهاش به درک. میگيم بضاعتمون همينه. آخه چرا لباس تيمملی اينطوريه. رو تخت سينهاش آرم تربيت بدنيه، روی شونه راست آرم فدراسيون کشتی، روی شونه چپش آرم اتحاديه صنف مانتو دوزان شرق آذربايجان، رو باسنش عکس مجسمه شهيد گمنام قزوينی! لباس کدوم بیناموسی اين همه آرم داره. نه که عملياتمون کم شبيه دلقکهاست، بايد لباسمون جبران کنه.
به پيغمبر ما تروريست نيستم، اگه بوديم خوب بود. به پير ما دشمن آمريکا نيستيم، اگه بوديم خوب بود. ما دلقکيم. به يه سری دلقک هستيم که لوند و دلبرانه دنيا رو با دلقک بازیهامون روده بر کرديم از خنده!
اول اولش که يه جودو کار رو چهار سال تموم شکمش رو قبرسوّن مرغ و ماهی کرديم که بره اونجا لوند و دلبرانه پرچم رنگ و رو رفتهمون رو دور اسّا ديوم بچرخونه. آخه نه اينکه همه حماّلای ايرانی از تخم افتادن و قر شدن، بايد جودو کار ببريم اونجا که پرچم حمل کنه. اين در حاليه که حتی نماينده کشور عراق که ديگه از اون خاک تو سر تر نباشه يه خانوم تر گل ور گله، که هفت قلم آرايش کرده. نه عين اون زنيکه تفنگچی که انگار جخت از لب لگن رخت شوری ورش داشتی آورديش رژه افتتاحيه المپيک.
از اون طرف باز صد رحمت به اون يکی که باز به پرچم يه حالی داد. اون رفيق ديگهاش وارد زمين شد، يه دلا راست مصلحتی شد و توی ده ثانيه اول مسابقه فقط وقت کرد کون مبارکش رو لوند و دلبرانه بالا ببره و خودش محکم بکوبوندش زمين. میگن داور ضربه فنی اعلامش کرد. بابا خيلی مرحمت و انصاف کرد. من بودم میفرستادمش درمانگاه صليب سرخ اول کونش بذارن بعد واکسن فلج اطفال بچکونن زير زبونش.
اون يکی که به زحمت فرق راکت پينگ پنگ و تخم کينگ کنگ رو میفهمه، تا آخر بازی حتی نمیدونست داره میبازه، هی لوند و دلبرانه دور ميز میچرخيد.
گروه دوچرخه سواری از ۲۴۳ کيلومتر و ۴۰۰ متر مسير مسابقه فقط تونستن ۴۰۰ متر اول مسابقه رو طی کنن. اين ديگه خودش اينقدر کمديه که همه بايد به افتخارشون بپريم تو توالت و سه تا سيفون مرتب بکشيم. خوب رودروايسی نمیکردين. اگه وقت تمرين به اندازه کافی نداشتين، سه چرخههای کمکی قهرمانها رو باز نمیکردين. شايد در اون صورت حداقل يه يه کيلومتری میتونستن رو دوچرخه بمونن و زمين نمیخوردن.
ديگه اسکار اين شوی دلقک بازی رو بايد به خانوم نسيم داد که برعکس اسمشون عين چس حضور لوند و دلبرانه خودشون رو در آتن نشون دادن. اين خانوم که از راه رفتن گشاد گشادش تو مراسم افتتاحيه معلوم بود که يه من (روم به ديوار) گه تو شلوارشه، به زحمت میتونه سوراخ کونش رو با سوراخ مستراح که فقط ۱۰ سانت فاصله داره تنظيم کنه. اونوقت ملت شاشو پرور ايران انتظار دارن ايشون نوک مگسک کلت کمری رو با مرکز سيبل که ۱۰ متر فاصله داره تنظيم کنه. میگن رئيس فدراسيون تير اندازی ازش تشکر کرده. لابد بخاطر کفتر کبابیهايی که تو استاديوم عوض سيبل مسابقه زده ازش تشکر کرده.
اين تشکر هم که باعث شده من نصف کاناپه جلوی تلويزيون رو خامخام بجووم. رييس فدراسيون از قهرمان جودو تشکر میکنه. قهرمان جودو از مربی قايقرانی تقدير میکنه. مربی قايقرانی از ننه هيات داوران کونگ فو ابراز رضايت میکنه. ننه هيات داوران از ميله وزنه برداری رضا زاده. رضا زاده هم طبق معمول يه برنامه لواط مجردی با ابلفضل داره. مگه ابلفضل يه رحمی بکنه که يه مدال روحی (به قول خدا بيامرز رجايی) بگيريم.
اينها همهاش به درک. میگيم بضاعتمون همينه. آخه چرا لباس تيمملی اينطوريه. رو تخت سينهاش آرم تربيت بدنيه، روی شونه راست آرم فدراسيون کشتی، روی شونه چپش آرم اتحاديه صنف مانتو دوزان شرق آذربايجان، رو باسنش عکس مجسمه شهيد گمنام قزوينی! لباس کدوم بیناموسی اين همه آرم داره. نه که عملياتمون کم شبيه دلقکهاست، بايد لباسمون جبران کنه.
به پيغمبر ما تروريست نيستم، اگه بوديم خوب بود. به پير ما دشمن آمريکا نيستيم، اگه بوديم خوب بود. ما دلقکيم. به يه سری دلقک هستيم که لوند و دلبرانه دنيا رو با دلقک بازیهامون روده بر کرديم از خنده!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر