قیافه بچه مسلمون می گرفت طوری که مریم مقدس جلوش عین بازیگر فیلم سوپر بود. تقریباً همه پسرهای دور و بر رو با لاس خشکه های متین و موقر می چاپید و به هیچ کدوم چیزی نمی ماسوند. تمام عمر به این سبک پله های ترقی رو طی کرد تا اونجا که از هیچ چیز خودش برای هیچ چیز غیر از پیشرفت خودش استفاده نکرد. همانا او ابرباکره موفق بود.
۳ نظر:
همیشه مطالبت رو میخونم. خیلی خوب مینویسی و حس طنز خوبی داری.
حالی میدی با هر پستت به ما !
چاپیدن؟!
کَندن؟! مگه کسی هم زیر بار این قضایا میره این روزها ؟!
ساده ایا!! بشنو و باور نکن
اما اسن ابر باکره رو خوب اومدی!
و بیچاره تر کسی که برای استمناء روحی با خاطرۀ یک ابر باکره، روانش رو به کفِ دستانش فرسوده می کنه... با سرخوشی وبلاگتون رو به لینکهای وبلاگم افزودم.
ارسال یک نظر